اخبار داخلی حوادث رهایی مردان همسرکش از قصـاص

چهارشنبه 13 دي 1396

رهایی مردان همسرکش از قصـاص

دو مرد که همسران خود را در حادثه‌های جداگانه به قتل رسانده بودند با رضایت اولیای دم از کابوس مرگ نجات یافتند.

یکی از آنها مهندس معماری است که به دیگر زندانیان، زبان انگلیسی آموزش می‌دهد و دیگری کارمند سابق یک شرکت است که به خاطر سوءظن، تازه عروس خود را کشته بود.
به گزارش جام‌جم، متهم نخستین پرونده مهندس معمار است که دوم دی 93 همسر خود را کشت و جسدش را در کانال آب اطراف تهران انداخت. او در جلسه دادگاه با درخواست قصاص اولیای‌دم روبه‌رو شد و گفت: «روز حادثه، همراه همسرم سوسن سوار خودروی‌مان شدیم اما در راه سر مسائل پیش پا افتاده بحثمان شد. من کنترلم را از دست دادم و خفه‌اش کردم. از ترس زیاد، جسدش را در کانال آب انداختم و فرار کردم. چند روز بعد ماموران به من مشکوک شدند و دستگیرم کردند.»
متهم به قصاص محکوم شد و یک بار هم طناب دار به گردنش انداخته شد اما اولیای دم تصمیم گرفتند در ازای دریافت مبلغی رضایت بدهند.
سرانجام صبح دیروز، متهم از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی محاکمه شد و گفت: «من عاشق همسرم بودم و نمی‌دانم چرا او را کشتم. در دوران حبس به زندانیان زبان انگلیسی یاد دادم و سعی کردم در کلاس‌های آموزشی هم شرکت کنم. خانواده‌ام دیه درخواستی اولیای دم را تامین کردند و اگر آزاد شوم، زندگی دوباره‌ای را آغاز می‌کنم.» حکم دادگاه بزودی صادر می‌شود.

سوءظن مرگبار به تازه عروس
دومین پرونده نیز به قتل تازه عروس توسط شوهرش با استفاده از کابل رایانه برمی‌گردد. 23 اسفند 93 جسد زنی جوان به نام لادن در سطل زباله‌ای اطراف پاکدشت کشف شد. کارآگاهان در همان تحقیقات ابتدایی به همسر مقتول مشکوک شدند و او را دستگیر کردند. سعید در بازجویی‌ها به قتل با انگیزه اخلاقی اعتراف کرد و چندی بعد در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران با درخواست قصاص اولیای دم روبه‌رو شد.
او در شرح ماجرا گفت: «تازه با لادن ازدواج کرده بودم اما پس از مدتی به رفتارهایش مشکوک شدم. فکر کردم با یکی از دوستانم ارتباط دارد. روز حادثه، از سر کار برگشتم و شام خوردم. می‌خواستم به حمام بروم که چشمم به تلفن همراه لادن افتاد. آن را چک کردم و تصاویر دوستم را در آن دیدم. دیگر نفهمیدم چه کار می‌کنم. اول با سیلی به صورت لادن زدم و بعد با کابل رایانه خفه‌اش کردم. سپس جسدش را در گونی گذاشتم و داخل سطل زباله یکی از خیابان‌ها رها کردم. من لادن را دوست داشتم و می‌خواستم فقط برای خودم باشد.»
متهم به قصاص محکوم شد و در حالی که در آستانه مرگ قرار داشت، اولیای دم در ازای دریافت مبلغی او را بخشیدند. او صبح دیروز برای آخرین بار در شعبه دهم دادگاه پای میز محاکمه ایستاد و با اظهار پشیمانی درخواست تخفیف کرد. قضات نیز برای صدور حکم وارد شور شدند.