|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مردی که زیاد میدانست! |
| | |
| اگر بلاژویچ خدا بیامرز(!) الان تهران بود چه اتفاقی میافتاد. حتما روی جلد تمام روزنامهها به بلند پروازیهای او و شادیهای بیحد وحصرش بعد از صعود به جام جهانی اختصاص مییافت. | چه کسی میتوانست در مقابل جملات آتشین او تسلیم نشود:«ما قهرمان جهان میشویم... دیگر به هیچ تیمی رحم نمیکنیم... برزیل و آرژانتین هم عددی نیستند... آلمان در تسخیر ما خواهد بود... » با عکسهایی که روی قلندوش رضا چلنگر سوار شده و میتازد!
اما این درست نقطه تفاوت استاد و شاگرد بود. همان تفاوتی که باعث شد 4سال پیش با چیروی محبوب به جام جهانی نرویم و حسرت به دل تیترهای آنچنانیاش بمانیم، ولی با برانکو که سالی یکبار هم یک جمله جنجالی که قابلیت روی جلد رفتن را داشته باشد از دهانش خارج نمیشد، به این مهم دست پیدا کنیم.
او حتی دقایقی بعد صعود به جام جهانی و در حالی که هیچکدام از ما نه بر گفتار و نه بر رفتارمان تسلط داشتیم بازهم منطقی و نه بلند پروازانه حرف میزند، درست با همان آرامشی که در مواقع سختیها و گرفتاریها صحبت میکرد.
دلیلی برای جار و جنجال نیست او از تسلط بر خودش در رفلکسهای رفتاری استفاده میکند همانطور که در بحرانی ترین شرایط تیم و در تفکرات تاکتیکی از آن بهره میجوید، برانکو بسیار هوشیارانه جملات را میجوید و بعد ادا میکند تا حرفی نزد یا قولی ندهد که بعدا از انجام آن عاجز باشد.
شاید هر کس دیگری امروز جای او بود و چون اسطورهای بر بلندای فوتبال یک کشور میایستاد اولین خواستهاش قربانی کردن منتقدانی بود که پیش از این به پر و پایش پیچیدند، اما او دلیلی برای این کار ندارد چون برای خودش دشمن تراشی نکرده است. او در جواب به منتقدان هیچگاه وارد جر و بحثهای مطبوعاتی نشد و پا روی اصول اخلاقی نگذاشت، کسی را به رقابت در دو 100متر یا پرش ارتفاع هم دعوت نکرد تا حتی تمام آن افرادی که در فوتبال ایران جز ساز مخالف و حمله بر مربی تیم ملی به بهانههای مختلف، کار دیگری بلد نیستند، نسبت به او با آرامش بیشتری رفتار کنند.
برانکو همچنان روی نمودار کم نوسان خود حرکت میکند. فقط به این جمله بسنده میکند که نسبت به آینده و جام جهانی خوشبین است و این خوشبینی او یعنی ما میتوانیم روی درخشش تیممان حساب کنیم. ذهن او مانند هر مربی حرفهای دیگری پر شده از برنامههای بلند مدت. خودش میگوید:« از همین فردای روز صعود برای جام جهانی برنامهریزی کردهایم. هدفمان این است که تیم خوبی را در جام جهانی داشته باشیم و در برابر حریفان پرقدرت مرحله نهایی جام جهانی، حریف دست و پا بستهای نباشیم و میخواهیم در این تورنمنت مهم نتایج خوبی بگیریم که در خور نام و فوتبال ایران باشد.»
در این که مربی درجه 3 مثل او حالا به کمک ستارههای ایران جزو درجه اولیهای جام جهانی بوده و این را قطعا مدیون فوتبال ایران است شکی نیست، اما بودند مربیان بزرگ دیگری که این خیل ستاره و استعداد را در اختیار داشتند، ولی نتیجه کارشان تنها حسرتی بود که بر دل میلیونها ایرانی ماند.
او از فاکتور دانش و خلاقیت در فوتبال به نحو احسن استفاده کرد و البته از عنصر بسیار مهم «شانس» هم بیبهره نبود. بله، تیرهای لوک خوش شانس داستان ما درست در لحظات حساس بر هدف مینشست تا هرگز او بازنده داستان نباشد. مقام سومی در جام ملتها بعد از خود زنی بازیکنان تیم در مرحله مقدماتی، نجات تیم توسط هاشمیان که برای آوردن او حتی تا آلمان هم رفت، درخشش و محبوبیت فریدون زندی در حال حاضر و نمونههای فراوان دیگر از جمله اقداماتی هستند که برانکو به آنها دست زد و نتیجه مثبت داد.
اما میتوان تنها یک باخت و 4 تساوی را در مقابل 21 پیروزی شیرین در 26بازی اخیر تیم ملی را تماما پای شانس و اقبال گذاشت؟ قطعا نه، این یک واقعیت است همانطور که باید این واقعیت را هم پذیرفت که تیم او زیبا بازی نمیکند، اصلا این نسخه برانکو است. او نتیجه را قربانی بازی زیبا نمیکند تا بتواند آخر بازی لبخند بزند.
ایوانکوویچ میداند که دنبال چیست و چگونه میتواند به خواسته خود دست یابد و ما هم حالا نه میخواهیم و نه می توانیم به چیز دیگری غیر از خواستههای او فکر کنیم.
| | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|