وقتی در خیابان های شلوغ شهر مشغول رانندگی هستید و به علت خواب آلودگی، نداشتن گواهینامه، نبود دید كافی در روز(!) و یا كج بودن زمین، با خودروی دیگری تصادف می كنید و صدها دستگاه خودرو پشت سر شما و در ترافیكی سنگین كه شما عامل آن هستید، گرفتار می شوند، چه خوب است كه بدون استفاده از فانوسقه فولادین كمربندتان و یا قفل فرمان و اشیای برنده، خیلی آرام، خونسرد و البته مؤدب از خودرو پیاده شوید و بدون استفاده از دست و پنجه های خود و یا لمس یقه لباس طرف مقابل تان كه با او تصادف كرده اید، فقط با او صحبت كنید و البته در این صحبت، به هیچ وجه پای اقوام درجه یك طرف مقابل را به میان نكشید.
نزاع های خیابانی هر روز در مناطق مختلف رخ می دهد و در آن عده ای مجروح و یا دچار نقص عضو و حتی مرگ می شوند كه می تواند موجب آزرده شدن خاطر شهروندانی شود كه شاهد ماجرا هستند. این درگیری ها به این علت رخ می دهد كه آستانه صبر و تحمل عده ای از افراد پائین است. این افراد در هر شرایطی بنا را بر این می گذارند كه حق با آنها است و آنها هیچ وقت مرتكب اشتباه نمی شوند.
البته گلاویز شدن با دیگران به علت تصادف فقط نمونه ای از درگیری های موسوم به نزاع خیابانی است. گاهی پیش می آید كه شما با اجتماع ده ها نفری مردم مواجه می شوید كه در یك گوشه از خیابان حلقه زده اند، غافل از این كه در میان این حلقه دو نفر مشغول دعوا هستند و طرف مقابل را تا جایی كه امكان دارد، ضرب و شتم می كنند.
اگر در یك بررسی كلی بخواهیم علت اصلی دعوا و نزاع های خیابانی را جویا شویم، به این نتیجه می رسیم كه شاید یك نگاه چپ و یا حتی تصور این كه «احتمالاً فلانی به من نگاه چپ كرده است» و یا مسائل واهی و ناچیز دیگر، علت اصلی این درگیری ها بوده است.
مشاهده نزاع خیابانی برای بیشتر شهروندان و حتی همه آنها بسیار تأثربرانگیز و ناگوار است. خاطر شهروندان از مشاهده صحنه درگیری كسانی كه ناخواسته و از روی غفلت و نا آگاهی و یا خودبرتربینی با یكدیگر گلاویز شده اند، بسیار آزرده می شود.
در برخی نزاع های خیابانی، فحش ها و الفاظی بین طرفین دعوا رد و بدل می شود كه گوش فرا دادن به آن در شأن شهروندان نیست، چرا كه در آن اطراف، قطعاً كسانی و افرادی حضور دارند كه به كار بردن الفاظ ناشایست، موجب شرمگینی آنها می شود.
یك نكته اساسی این كه اصولاً درگیری و نزاع خیابانی با توجه به اعتلا و ارتقای سطح فرهنگی جامعه، در شأن و برازنده شهر و شهروندان نیست.
بدون شك ما در عصری زندگی می كنیم كه انسان ها ارتباط و تعامل بیشتری با یكدیگر دارند و حرف زدن و صحبت كردن با دیگران بهترین راه انتقال و تفهیم نظرات به آنها است. بدترین نوع و حالت عصبانیت و خشم را می توان با به كار بردن واژه هایی كه بیانگر منطق است، كنترل كرد و دیگران را نیز به این رفتار منطقی واداشت. در چنین شرایطی همه شهروندان به حق خود كه همانا زندگی و حضور در فضایی آرام و به دور از تشنج است، دست می یابند.
از این نكته نیز نباید غافل بود كه یكی از علت های حضور دستگاه قضا و نیروهای امنیتی، رسیدگی به اختلاف نظر افراد جامعه است و نباید دیگران را به خاطر كوچكترین اختلاف نظری ضرب و شتم كرد. |