چند سال پيش يكي از دوستان قديمي بعد از ده سال دوري از وطن به ايران آمده بود. ده سالي كه به طور كامل از ايران دور بود، الغرض بعد از اينكه اين دوست غربتزده تصميم گرفته بود سري به خيابانهاي پايتخت بزند و هوايي تازه كند تمام چهرهاش پر از علامت سوال شده بود! براي او ديدن زنان و دختراني كه بسيار شبيه به هم بودند چيز سادهاي نبود. گيج و سردرگم شده بود. اكثر ابروها تاتو شده، بينيها يك فرم و گونههاي برجسته و...
حالا چند سالي از آن روزها ميگذرد اما اين دوست عزيز هنوز هم نميتواند درك كند كه چرا دختران ايراني روز به روز بيشتر به هم شبيه ميشوند!
خالكوبي و مضرات آن
اين روزها تاتو كردن ابرو، آرايش دائم چشم و لب و ترسيم نقوش مختلف روي بدن طرفداران زيادي دارد. براي بعضيها تاتو كردن و... يكي از راههاي زيباتر شدن است و براي عدهاي ديگر مطرح شدن در ميان مردم.
تا چند سال پيش خالكوبي فقط مختص و يادآور زندانياني بود كه از سر بيكاري اقدام به طراحي نقشهاي مختلف روي بدن خود ميكردند. اما به تدريج ورق برگشت و هنرپيشهها، خوانندهها و خيليهاي ديگر هم به خالكوبي روي آوردند.
مدير يكي از آرايشگاههاي زنانه ميگويد: با وجود تمام خطرات، روزانه بين پنج تا ده مشتري دارد كه خواهان خالكوبي هستند.
اين در حالي است كه اغلب كساني كه به اين كار مبادرت ميكنند به علت استفاده از سوزنهاي آلوده و چند بار مصرف به بيماريهايي چون ايدز و هپاتيت و... مبتلا ميشوند.
يكي از كارشناسان مردمشناسي در اين زمينه ميگويد: خالكوبي در اصل ريشه قبيلهاي و طايفهاي دارد. در زمانهاي بسيار دور براي اينكه افراد يك قبيله در ميان ساير قبايل شناخته شوند از اين قبيل نمادها استفاده ميكردند اما آيا امروز با وجود تمدن پيشرفته و گسترش شهرنشيني ديگر جايي براي بروز آيينها و رسومات قبيلهاي وجود دارد؟ |