کارآگاهان جنايي با تحقيق پيرامون دو جنايت مرموز به سرنخ هايي دست يافتند که مي تواند آنها را به سوي رازگشايي از اين معماها هدايت کند.
نخستين جنايت 18 ماه قبل در يک منزل مسکوني در يوسف آباد به وقوع پيوست و در جريان آن زن 70 ساله يي به نام فاطمه جان باخت.
کارآگاهان جنايي پس از دريافت خبر اين حادثه به قربانگاه رفتند و متوجه شدند قاتل يا قاتلان ابتدا دست و پاي فاطمه را که زني نيکوکار بود بسته و سپس او را خفه کرده اند.
شواهد موجود در محل جرم گواهي مي داد عاملان اين جنايت پس از کشتن فاطمه قصد داشتند به گاوصندوق او دستبرد بزنند اما به رغم زير و رو کردن خانه و جست وجوي بسيار نتوانستند کليد آن را بيابند و بدون ارتکاب دزدي فراري شدند.
در حالي که هنگام وقوع قتل شوهر فاطمه نيز در منزل حضور داشت کارآگاهان نتوانستند از اين مرد براي حل معماي جنايي کمک بگيرند، چرا که همسر مقتول از بيماري آلزايمر رنج مي برد و ناتواني او سبب شده بود موقع قتل نيز نتواند واکنشي نشان بدهد. هنگامي که کارآگاهان متوجه شدند در طبقه بالاي اين خانه دفتر شرکتي با حداقل 10 کارمند واقع شده است، به آنجا رفتند و به بازجويي از حاضران در شرکت پرداختند اما هيچ يک از آنها متوجه افراد مشکوک در ساختمان نشده و سر و صداي غير معمول نيز نشنيده بودند. با توجه به اظهارات کارمندان شرکت و سالم بودن در ورودي خانه فاطمه کارآگاهان به اين نتيجه رسيدند که قاتلان از پيش زن نيکوکار را مي شناختند و به عنوان مهمان وارد منزل وي شده بودند.
با پيگيري سرنخ هاي موجود پليس دريافت زن 70 ساله هر بار که براي خريد به بازار روز مي رفته از چند کارگر براي حمل و نقل کالاهايش کمک مي گرفته است. با روشن شدن اين موضوع به دستور حسين اصغرزاده بازپرس شعبه دوم دادسراي جنايي کارگران تحت بازجويي قرار گرفتند ولي مدارکي دال بر گناهکاري شان به دست نيامد.
پس از آن ماموران به تحقيق درباره کارهاي روزمره مقتول پرداختند و پي بردند فاطمه از مدت ها پيش با زني آشنا شده بود که آن زن افراد نيازمند را شناسايي و به مقتول معرفي مي کرد تا وي به آنها کمک کند.
هنگامي که زن ميانسال احضار شد نه تنها از قتل فاطمه ابراز بي اطلاعي کرد بلکه مدعي شد اصلاً مقتول را نمي شناسد.
انکارهاي اين مظنون آزادي موقت وي را در پي داشت اما هنگامي که کارآگاهان متوجه شدند اين زن طي تماس تلفني با يکي از دوستانش به او گوشزد کرده که درباره آشنايي وي با فاطمه با کسي صحبت نکند، بار ديگر ظن پليس تقويت شد اما مظنون پرونده به احضاريه يي که برايش ارسال شد، اعتنايي نکرد. به همين دليل ماموران با در دست داشتن حکم جلب، وي را دستگير کردند. هرچند اين زن در بازجويي ها همچنان سکوت مي کند اما بازپرس اصغرزاده با احتمال آشنايي او با قاتلان دستور بازداشت وي را به اتهام پنهان کردن ادله جرم صادر کرد و از کارآگاهان خواست از اين فرد تحقيقات بيشتري انجام دهند. طبق فرضيه موجود مظنون بازداشت شده، اخيراً زني را که شوهرش در بند بود براي دريافت کمک هايي به فاطمه معرفي کرده بود.
ظاهراً پس از آزادي همسر زن جوان، آن دو براي سپاسگذاري به خانه فاطمه رفتند ولي در آنجا مرد جوان در پي وسوسه براي سرقت اقدام به کشتن زن نيکوکار کرده است. در حال حاضر تحقيقات براي بررسي صحت يا سقم اين فرضيه ادامه دارد.
در همين حال کارآگاهان جنايي يک گام به افشاي جنايتي خياباني که در جريان آن مردي با شليک دو گلوله از پا درآمد، نزديک شدند.
ساعت يک بامداد چهارشنبه 24 ارديبهشت ماه سال جاري ماموران جسد مردي ناشناس را که مورد اصابت دو گلوله قرار گرفته بود در بلوار فردوس يافتند. در شرايطي که هيچ سرنخي از هويت مقتول وجود نداشت کارآگاهان با تحقيقات وسيع سرانجام پي بردند، متوفي مردي 45 ساله به نام فضل الله است. همسر اين مرد هنگامي که تحت بازجويي قرار گرفت، گفت؛ شوهرم ظاهراً با افرادي اختلاف مالي داشت و آن طور که مي گفت اين اشخاص مرتب وي را تهديد مي کردند. او شب حادثه اين ماجرا را با من در ميان گذاشت و سپس از خانه خارج شد اما نمي دانم تهديدکنندگان چه کساني بودند.
در حالي که کارآگاهان جنايي سرگرم بررسي روابط کاري و مالي مقتول بودند، دريافتند ساعت 22 همان روز قتل، ماموران گشت پليس در شهرزيبا به راننده يک خودروي پژو پرشيا مظنون شدند و پس از دقايقي تعقيب و گريز اين مرد را که مسلح به يک سلاح شاه کش بود، بازداشت کردند.
نزديکي فاصله زماني و مکاني قتل با دستگيري مرد مسلح احتمال اطلاع داشتن وي از مرگ فضل الله را قوت بخشيد اما هنگامي که مظنون تحت بازجويي قرار گرفت خودش را دفتريار يک دفترخانه در قزوين معرفي کرد و گفت از قتل هيچ اطلاعي ندارد و مقتول را نمي شناسد.
بنابر اين گزارش به رغم انکارهاي اين مظنون بازجويي ها از او همچنان ادامه دارد. |