بررسيها نشان ميدهند كه در 20 سال گذشته برنامه ريزان شهري، جغرافيدانان و دوستداران محيط زيست به ويژه كساني كه در آمريكا زندگي ميكنند، نگران مشكلات اجتماعي ناشي از پيشرفتهاي فناوري هستند.
تراكم و انباشتگي جمعيت كه منجر به نابرابري فضايي در سطح شهرها ميشود، در محل كار و زندگي شهروندان، هزينه گزافي را به آنان تحميل ميكند.
كانون راهحل اين مشكلات محيطهاي شهري است كه راهي براي خلق سلامتي و ارتباط دوستانه شهرها با فضاي كافي و طراحي و درجهبندي افراد است.
اروپا و آمريكا با توجه به وسعت سرمايهها و جمعيتهاي كوچك مرتبط نميتوانند استانداردهاي مصرف خود را درصورت تغيير شرايط محيط و سرمايههاي خانوارها حفظ كنند.اين هنوز مدلي است كه جهان از آن پيروي ميكند. ماهوارههاي فضايي تصاويري از افزايش گسترش شهرهاي اطراف جهان ثبت كردهاند.
تصاويري كه ميتواند حاكي از نابرابري افزايش جنگلزدايي در آمازون با افزايش شهرها باشد.
در دولتهاي توسعه يافته رشد صنعتي و افزايش استانداردهاي زندگي ادامه دارد و كشورهاي جهان سوم قربانيان هميشگي اثرات سهمگين مسائل اكولوژيكي هستند.در جهان سرانه تقاضاي زمين و ميزان قابل دسترس براي نيازهاي شهري آمارهايي متفاوت است.
كمبود غذايي اخير در چين و هندوستان زنگ خطري است براي جوامع بشري و ميتواند اثرات سنگيني را براي دولتهاي قدرتمند نيز به همراه داشته باشد كه از آن جمله حساس شدن گياهان در برابر سختيهاي محيطي است.بهطور حتم، مقايسه جمعيت و سرمايههاي در دسترس يك نظريه جديد نيست.
توماس مالتوس در سال 1700 پيشبيني كرد كه افزايش روز افزون جمعيت، ذخيره غذايي را كاهش خواهد داد.
اين نكته بيانگر مصيبتي بزرگ در جهان آينده خواهد بود.از سوي ديگر دانشمندان خاطر نشان ميكنند جامعهاي بقا خواهد داشت و از هم نخواهد پاشيد كه افزايش جمعيت استاندارد را رعايت كند كه براي اين مهم كنترل زاد و ولد، توليدات كشاورزي و دامي و انرژيهاي متناوب و ديگر فناوريها مورد اهميت است.
آنچه امروز قابل بحث است بيشتر مردم در حال حاضر تمايل به زندگي در شهرهاي بزرگ دارند.
در سال 1950 تنها 83 شهر جمعيت بالاتر از يك ميليون نفر داشتند. اما امروزه جمعيت بيش از 500 شهر بالاتر از اين رقم شدهاست.
تنها در 10 سال آينده 90درصد از آمريكاييها و 80درصد از چينيها در شهرها زندگي خواهند كرد و اروپا نيز خيلي زود به اين روند خواهد پيوست.
سرسبز نگاه داشتن شهرهاي جهان كار سادهاي نيست. به ويژه اگر در كنار آن به سلامتي عمومي، امنيت، اقتصاد سالم و تعداد عوامل بسيار زياد ديگري بپردازيم. |