محاکمه مردي که خواهرزاده اش را به قتل رسانده بود به جلسه گلايه هاي خواهرشوهر از عروس تبديل شد و زن شاکي همسر برادرش را قاتل فرزندش خواند.
در ابتداي جلسه محاکمه علي دلداري نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و گفت؛ محمد، مرد 37 ساله، متهم است فروردين سال گذشته خواهرزاده 21 ساله اش به نام وحيد را با 16 ضربه چاقو به قتل رسانده است. با توجه به آنچه در پرونده آمده و شواهد و مدارک موجود تقاضاي صدور راي قانوني را دارم.
سپس مادر مقتول به عنوان ولي دم در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ من تقاضاي قصاص ندارم و ديه هم نمي خواهم، اما برايم مهم است که واقعيت روشن شود. روز حادثه من در خانه برادرم بودم، پسرم مشروب خورده بود و طي يک مکالمه تلفني با برادرم درگيري لفظي پيدا کرد، بعد هم برادرم از وحيد خواست به خانه اش برود تا به بحث ادامه دهند. بعد از چند دقيقه پسرم به خانه محمد آمد و بين آنها درگيري ايجاد شد.
]ساعت 30/12 شب بود، برادرم چاقو در دست داشت همسرش هم تبر در دستش بود.
آنها با پسرم دعوا کردند، البته پسرم هم چاقو داشت، من خواستم چاقو را از برادرم بگيرم که او چند ضربه به پسرم زد و همسرش هم با تبر به گردن و ساير قسمت هاي بدن پسرم کوبيد.
من و دخترم اين صحنه ها را ديديم، اما نمي دانم چرا براي همسر برادرم قرار منع تعقيب صادر شده است.
وي ادامه داد؛ چاقويي که دست برادرم بود را گرفتم و به پشت بام پرت کردم اما تبري که دست همسر برادرم بود نمي دانم چه شد.
سپس محمد به عنوان متهم در جايگاه حاضر شد و گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم اما من 4 ضربه به خواهرزاده ام زدم و نمي دانم 12 ضربه ديگر کار کيست، البته همسرم در اين پرونده کاملاً بي گناه است.
او هيچ چيز در دستش نبود و خواهرم به او تهمت مي زند، اگر ضرباتي که من به سينه وحيد زدم باعث مرگش شده، قاتل من هستم.
وي ادامه داد؛ من از خواهرم نگهداري مي کردم و هيچ مشکلي هم با خانواده او نداشتم اما وحيد پسر شروري بود.
خواهرزاده هايم هميشه به خانه من مي آمدند و مشروب مي خوردند. روز حادثه هم دو برادرش پشت در خانه من بودند، نمي دانم آنها از کجا متوجه شده بودند و بعيد نيست ضربات ديگر را آنها زده باشند. خواهرم خودش مي داند که ماجرا چيست اما نمي دانم چرا اصرار دارد همسر من را متهم کند.
در اين هنگام شاکي دوباره در جايگاه قرار گرفت و گفت؛ اگر همسر برادرم بي گناه است، پس چرا به دادگاه نيامده، اصلاً چرا برايش قرار منع تعقيب صادر کردند. او از قبل با من مشکل داشت و ديدم که با تبر چند ضربه به پسرم زد.
با توجه به اينکه ولي دم به قرار منع تعقيب اعتراض کرد هيات قضات تصميم گرفتند پرونده را براي بررسي بيشتر به دادسرا باز پس بفرستند.