مردي که دايي همسرش را به قتل رسانده است در جلسه محاکمه توضيح داد چگونه مهريه 1359 سکه يي او را به سوي ارتکاب جنايت سوق داد.
اين مرد که علي نام دارد شهريورماه سال گذشته در جنايتي مسلحانه دايي همسرش را به قتل رساند و بعد از 18 روز خودش را به پليس کازرون تسليم کرد و به اين ترتيب پرونده اتهامي اش به جريان افتاد.
کشف جسد
شامگاه نخستين روز شهريورماه سال گذشته کارآگاهان جنايي پليس آگاهي کازرون در پي اعلام گزارشي از سوي مرکز فوريت هاي پليسي از وقوع يک قتل باخبر شدند و خود را به محل حادثه رساندند. آنها مشاهده کردند مردي ميانسال به نام عيسي در منطقه يي کم رفت و آمد هدف گلوله قرار گرفته و جان باخته است.
در همان تحقيقات مقدماتي مردي که شاهد حادثه بود به کارآگاهان گفت؛ «من در حال عبور از اين منطقه بودم که مرد مسلح را ديدم. او به محض مشاهده من وارد يک ساختمان متروکه شد و پس از آن نفهميدم به کدام سمت فرار کرد. تاريکي شب مانع از اين شد که بتوانم چهره اش را ببينم.»در ادامه متخصصان تشخيص هويت اعلام کردند گلوله از فاصله نسبتاً دور و از يک سلاح کمري به سوي مقتول شليک شده است.
از آنجا که سرنخي در محل جنايت وجود نداشت پيکر قرباني به پزشکي قانوني انتقال يافت و کارآگاهان تلاش کردند به انگيزه اين جنايت شبانه پي ببرند. عيسي به هيچ فردي بدهکار نبود و از کسي نيز طلب نداشت.
از او هيچ سرقتي انجام نشده بود و اطلاعات موجود نشان مي داد کينه عميق و دشمني ديرينه يي نيز در کار نبوده است به همين سبب پليس براي رازگشايي از اين قتل به بن بست رسيد تا اينکه 18 روز بعد جواني به نام علي خودش را تسليم ماموران کرد و گفت او عيسي را که دايي همسرش بود کشته است. اعترافات اين مرد فاش کرد چگونه يک اختلاف زناشويي و مهريه 1359سکه يي به جنايت منتهي شد.
محاکمه
پس از آنکه علي ماجراي قتل را توضيح داد و به بازسازي صحنه جنايت پرداخت، به شعبه چهار دادگاه کيفري استان فارس معرفي شد و از سوي هيات قضات تحت محاکمه قرار گرفت. وي درحالي که اولياي دم مقتول برايش تقاضاي قصاص کرده بودند به دفاع از خود پرداخت و گفت قصد نداشته عيسي را بکشد و فقط در پي انتقام گيري از همسرش بوده است.
علي در جلسه دادگاه گفت؛ سال 79 من با مونا- خواهرزاده مقتول- عقد کردم و اوايل زندگي آرام و خوبي داشتيم اما به تدريج اختلافات مان شروع شد. مشاجره ها معمولاً بر سر مسائل پيش پا افتاده بود اما زندگي مان را به شدت تحت تاثير قرار داده بود تا اينکه من تصميم گرفتم براي کار به خارج از کشور بروم. فکر مي کردم در شهر خودمان موقعيت شغلي مناسبي به دست نخواهم آورد اما اگر در کشوري ديگر به کارگري مشغول شوم مي توانم پول زيادي پس انداز کنم.
متهم ادامه داد؛«پس از آنکه به خارج از کشور رفتم اختلافات من و مونا بيشتر شد. او در کازرون مانده بود و از نبود من گلايه مي کرد و مي گفت نمي تواند اين وضعيت را تحمل کند به همين خاطر تصميم گرفتم زنم را طلاق دهم. براي اين کار به برادرم وکالت دادم و از طرفي عيسي هم وکيل خواهرزاده اش شد. مدتي از اين ماجرا گذشت و من به ايران برگشتم. آن موقع بود که فهميدم مونا با مراجعه به تهران به صورت غيابي و بدون وساطت وکلاي ما از من طلاق گرفته و مهريه 1359 سکه يي خود را به اجرا گذاشته است. اين موضوع مرا خيلي خشمگين کرد چرا که اکنون به حکم دادگاه موظف بودم ماهانه بخشي از مهريه را پرداخت کنم حال آنکه در توافق هاي قبلي ما حرفي از مهريه به ميان نيامده و مونا قرار نبود آن را مطالبه کند.»
علي در اعترافاتش گفت؛«بالاخره مصمم شدم از همسرم انتقام بگيرم به همين دليل سلاحي تهيه کردم و روز حادثه سوار بر يک موتورسيکلت به طرف منزل پدري او به راه افتادم اما در مسير عيسي را ديدم که کنار يک تلمبه آب تنها نشسته بود. با ديدن او خونم به جوش آمد جلو رفتم و از فاصله حدود 17 متري به سمتش تيراندازي کردم بعد متوجه يک رهگذر شدم و فرار کردم.»
مرد جوان افزود؛ «بعد از قتل به قم گريختم و چند روز بعد راهي مشهد شدم اما عذاب وجدان راحتم نمي گذاشت به همين خاطر به کازرون برگشتم و خودم را تسليم کردم.»بنابر اين گزارش قضات دادگاه پس از شنيدن دفاعيات متهم براي صدور راي وارد شور شدند. |