صابر محمدي- نوجوان در گذشته به لباس، اهميت چنداني نميداد، كافي بود پوشاكي مناسب بر تن داشته باشد؛ ولي امروز نوع لباس، رنگ، طرز دوخت و حتي دكمههاي آن مورد توجه وي قرار دارد. امروزه، كوتاه و بلند كردن موها، مدل دادن و ديگر آراستنها، جزو ضروريات و تقريبا بخش اعظم زندگي دختران و پسران شده است يا پسرها كه قبلا با ماشين نمره چهار، سر خود را اصلاح ميكردند، ولي حالا ديگر هزينه كوتاه كردن يا آرايش موي سر يك نوجوان پسر، سر به فلك ميزند! بنابراين مشاهده ميكنيم همه چيز، دستخوش تغيير و تحول شده است.
ولي توجه به مد و اهميت دادن به لباس و آرايش از ويژگيهاي رفتاري مهم اين دوره (نوجواني) به شمار ميآيد. در اين سن، نوجوان به ظاهر خود توجه بيش از حد نشان ميدهد. مُد و پيروي از آن، از شيوههاي بالندگي نوجوانان شده است، همچنين نوجوان به پوشيدن لباسهايي علاقهمند است كه در ميان همسالان خود محبوبيت دارد يا از الگوهاي زمانش كه ممكن است هنرپيشه يا يكي از افراد سرشناس جامعه خود يا كشور خارجي باشد، پيروي ميكند و جالب اينجاست كه با تغيير مد، علاقهاش نيز نسبت به مد قبلي تغيير ميكند.
دلايل توجه به لباس و مد
اگر نوجوان به سر و وضعش بيش از حد توجه نشان ميدهد و به پوشيدن لباسهاي عجيب و غريب علاقه زيادي دارد، بايد گفت دلايل گوناگوني ميتواند عامل چنين رفتاري باشد. گاهي اينگونه رفتارها از حالت «خودشيفتگي» نوجوان نشات ميگيرد كه در اين سن بشدت ظاهر ميشود.
وابستگي به گروه همسالان نيز از جمله عواملي است كه باعث پيروي نوجوان از مد و توجه او به ظاهرش ميشود، زيرا وسيلهاي است براي هماهنگي با همسالان و مورد قبول آنان قرار گرفتن. متأسفانه پيروي از مد و پوشيدن لباسهاي ناهمگون، مي تواند نوعي واكنش ستيزهجويانه نوجوانان نسبت به مسائل و موضوعاتي باشد كه در جامعه ميگذرد و آنها با اين مسائل مخالفند و به اين ترتيب، ناخشنودي خود را ابراز ميدارند.
پيروي از مد گاهي هم وسيلهاي براي اعلام جنگ به بزرگترها و احتمالا دهنكجي به اجتماع است، نوجوان ميخواهد ناسازگاري خود را با محيط به نوعي ابراز كند، چون راهي نمييابد، ناچار به پيروي از مد كه يكي از اين وسيلههاست، متوسل ميشود. برخي نوجوانان نيز به دليل مورد توجه قرار گرفتن به طرف مد ميروند.
اهميت دادن به مدل لباس و پوشاك ويژگي مهم دوره نوجواني است. يكي از دلايل اين اهميت، آن است كه از اين طريق نوجوانان تجربه ميكنند چه كسي هستند و ميخواهند كه ديده شوند. البته پوشاك و مدل لباس براي هر فردي نوعي علامت هويتي تلقي ميشود.
با وجود اين، از آنجا كه نوجوانان در دوره رشد و تحول هستند، در درجه اول طرز لباس پوشيدن آنها نشاندهنده تصور آنان از خودشان است لذا نوع پوشاك و لباس اهميت بيشتري براي آنها پيدا ميكند. علاوه بر اين، نوجوانان ميآموزند طرز لباس پوشيدن نقش مهمي در روابط اجتماعي و اينكه از سوي ديگران چگونه مورد ارزيابي قرار ميگيرند، ايفا ميكند.
از اين رو، طرز و مدل لباس هم براي همسالان و هم بزرگسالان نشانه مهمي ميشود. شواهد نشان ميدهد لباسهاي مُد در دبيرستان، نشان از پايگاه و شأن بالاي اجتماعي ميدهد و برعكس لباسهايي كه كمتر مُد هستند، داراي پايگاه و شأن پايين اجتماعي است.
چه لباسي بپوشم؟
اين هم يكي از سوالاتي است كه نوجوانان دائما از والدينشان ميكنند. چندين دست لباس دارند، ولي موقع انتخاب لباس متحيرند كه چه لباسي بپوشند. نوجوان از هيچ لباسي براي مدتي طولاني راضي نيست و فكر ميكند اگر هر روز لباس جديدي برايش بخرند، وضعش از آنچه هست، بهتر ميشود.
مرتبا با سر و وضعش ور ميرود، اين لباس را نپوشيده، آن يكي را امتحان ميكند. هنوز از پيراهني استفاده نكرده، به بهانه قشنگ نبودن، آن را به كناري مياندازد، يا به دوست تازهاش ميبخشد. نوجواني كه هنوز اندامش كاملاً شكل نگرفته، پاهايش باريك است، گردنش لاغر است و يكدفعه قد كشيده، از هر لباسي بيزار است؛ براي اين كه هيچ لباسي به اين اندام تازه شكوفا شده نميآيد پس او حق دارد كلافه باشد.
او همه تقصيرها را به گردن طرح و مدل لباس مياندازد، در حالي كه مشكل از جاي ديگري آب ميخورد.البته اين واكنشها غالبا به دو گروه از نوجوانان تعلق دارد؛ گروه اول، آنهايي هستند كه ميخواهند مورد توجه قرار گيرند و هركجا ظاهر ميشوند، صحبت از آنان باشد.
اينها در واقع اعتماد به نفس كمتري دارند و اضطراب، از ويژگيهاي بارز آنهاست. درست به همين دليل در اكثر انتخابهاي خود، و منجمله لباس، مردد و سردرگماند. گروه دوم هم كه تفاوتهاي رفتاري زيادي با گروه اول ندارند، گرفتار رفاه فراوان هستند و آنچه را كه اراده ميكنند، والدين بلافاصله برايشان فراهم ميكنند. تنها واكنش اصولي والدين، اين است كه با برقراري رابطهاي عاطفي و مهرانگيز، آنها را به تعادل برسانند.
عدهاي ديگر اصلا به سر و وضع خود اهميت نميدهند، هر چه دم دستشان ميآيد ميپوشند و دنبال مد و اين جور چيزها نيستند و به هر چه برسند قانعاند، آنها از بس كه از ريخت و قيافه خويش بيزارند، هيچ فكر نميكنند با پوشيدن لباس يا تغيير آن بهتر شوند، بنابراين همه چيز را رها ميكنند.
آنچه مسلم است، بيشتر اين واكنشها طبيعي و اقتضاي سن آنهاست. والدين وقتي به طبيعي بودن اينگونه عكسالعملها واقف شوند، صبوري لازم را براي تغييرات خواهند داشت و در مقابل چنين رفتارهايي، برخوردهاي از پيش تعيينشده خواهند داشت.
خطر تهاجم غرب
غربيها براي نفوذ در ميان ما شگردهاي خاصي دارند كه انتقال مد هم يكي از اين حيلههاست. متأسفانه نوجوانان به علت نداشتن اعتماد به نفس كافي، خود را باور ندارند و ناخودآگاه فكر ميكنند اگر از مد پيروي كنند، شايستگي بيشتري خواهند داشت.
خطر الگوها در خانه
شما ميدانيد كه فرزند، الگوي اوليه را از والدين ميگيرد. وقتي فلان خانم يا آقا تحت تأثير مد، هر هفته لباسهاي خود را به رنگي در ميآورد و دهها تقليد كوركورانه از فرهنگ غرب ميكند، نميتواند فرزندان خود را نسبت به پيروي از مد باز دارد.
خطر از خودبيگانگي فرهنگي
خطرناكترين نوع از خودبيگانگي، از خود بيگانگي فرهنگي است، زيرا اصولا ظهور فرهنگ كشوري بيگانه در جامعه و رواج و توسعه آن، باعث از خودبيگانگي فرهنگي ميشود. هنگامي كه فرد، تمام خصايص و سنتهاي مفيد فرهنگي كشورش را بدون توجه و شناخت نديده بگيرد و سمبلها و آداب و رسوم كشورهاي بيگانه را به علت مترقي بودن بپذيرد و آن را توجيه كند، به از خود بيگانگي فرهنگي مبتلا شده است.
تداوم چنين كاري باعث سوءتربيت افراد و در نتيجه، افزايش مشكلات و نابسامانيهاي داخلي و خارجي جامعه ميشود. پيروي از مد، لباس و آرايش برايش اهميت خاص دارد؛ ميخواهد از ديگران ياد بگيرد و تقليد كند. گاهي در اين راه زيادهروي ميكند و اغلب شرايط فرهنگي، اجتماعي، سنتي و بودجه خانواده را در نظر نميگيرد.
توجه به ظاهر، باعث ميشود از يكديگر لباس قرض بگيرند كه اين رفتار بيشتر در ميان دختران ديده ميشود. سعي كنيد با فرزندتان صحبت كنيد و شرايط زندگي خود را با او در ميان بگذاريد و به جاي سرزنش، تلاش كنيد هويت او را كه يك ايراني است به وي تفهيم كنيد تا باور او نسبت به خود و كشورش بيشتر شود. مشكل ما اين است كه خودمان و فرهنگمان را دست كم ميگيريم.
توصيههايي در مورد مساله مد
لباس، آراستگي ظاهر و همرنگ شدن با همسالان از جمله عواملي است كه مانع به وجود آمدن احساس عدم تناسب با جامعه در نوجوان ميشود. براي برخورد با مساله مدپرستي در نوجوانان نكاتي ذكر ميشود، كه عبارتند از:
1- براي در پيش گرفتن رفتار منطقي و درست در اين مورد، قبل از هر چيز بايد سعي كنيد درباره مد يا نوآوري لباس نوجوانان اطلاعاتي بدست آوريد. منظور اين نيست كه بايد حتماً از مد پيروي كنيد، بلكه هدف اين است كه با به دست آوردن اين آگاهي، به ياد روزگار جواني و ميزان توقع خود از والدينتان بيفتيد و در رفتار خود با فرزندتان صبر بيشتري به خرج دهيد.
2- اصرار نداشته باشيد هر چه را شما ميپسنديد، او هم بپسندد. او را در انتخاب لباس آزاد بگذاريد و راهنمايياش كنيد. گاهي ممكن است در انتخاب اشتباه كند و در اشتباه خود اصرار هم داشته باشد؛ ولي تجربهاي كه از آن اشتباه به دست ميآورد، تأثيرش بيشتر از نصيحتهاي شما در اين زمينه است.
3- با در نظر گرفتن بودجه خانواده رفته رفته مقدار پولي را كه براي لباسش در نظر گرفتهايد، در اختيارش بگذاريد. به او اجازه دهيد براي انتخاب لباس، نظر خود را بدهد، هر چند ممكن است در انتخابهاي اوليهاش دچار اشتباه شود، اما بتدريج ميآموزد كه بايد با در نظر گرفتن همه جوانب اجتماعي، خانوادگي و مانند آنها براي خود لباس تهيه كند.
4- اگر سليقه او مورد پسند شما نيست او را مسخره نكنيد يا مستقيماً او را به باد انتقاد نگيريد. اينگونه رفتارها و روشهاي تند و مستقيم باعث ميشود كه حالت تدافعي به خود بگيرد.
5- در دوران دبيرستان دختران علاقه زيادي به آرايش دارند. در اين سن به علت اختلالاتي كه در ترشح غدد داخلي ايجاد ميشود، اغلب دچار كك و مك يا آكنه ميشوند و سعي دارند اين عيب را با آرايش صورت بپوشانند. قبل از هر چيز سعي كنيد مشكل پوستي فرزندتان را از بين ببريد. در اين مورد خيلي صميمانه و غيرمستقيم او را راهنمايي كنيد. روش درست را به او بياموزيد و به او بفهمانيد كه سادگي يك دختر نوجوان را زيباتر نشان ميدهد.
6- بهتر است در اين دوره بحراني با او درنيفتيد و نظرتان را با اجبار به او تحميل نكنيد. بيشتر اعمال او به اين دليل است كه ميخواهد مورد توجه و تأييد ديگران قرار گيرد و كانون توجه باشد. بنابراين آرامش خود را حفظ كنيد، چون به او كمك ميكند دردها و مشكلاتش را آسانتر حل كند.
|