به نظر میرسد دیگر برخی از نوجوانان و جوانان به زیباییشان فكر نمیكنند بلكه تنها در این اندیشهاند كه وقتی از كوچه و خیابان میگذرند، همه چشمها به سویشان خیره شود و همه از آرایش مدل موهایشان تعجب كنند شاید هم آنان زیبایی را در آراستن موهای خود به شكل سیخسیخی یا مدلهایی كه مردم تا به حال آنها را ندیدهاند، میبینند.
كارشناسان معتقدند، پدیدههای اجتماعی شاید در ظاهر ساده باشند اما در نگاهی تیزبین و تخصصی بسیار پیچیدهاند و همین پیچیدگی حل آنها را دشوار میسازد؛ در واقع این پدیدهها همیشه ابعاد و زوایای متعددی دارند و ریشه و شكلگیری آنها متنوع و نیز دارای پیامدهای مختلفی هستند.
***
امید 26 ساله راجع به مدل موهایش میگوید: مدل سر من آناناسی است به این شكل كه بالایش مثل آناناس سیخ و ایستاده ولی پشتش صاف است.
مدل موهای سیخ سیخی انواع مختلفی دارد ، متناسب با فراوانی سیخسیخیها روی سر، نام مدلها هم فرق میكند مثلا اگر موهای پشت سر هم كج و كوله بشوند، اسم مدل میشود "اسپانیایی " كه البته به آن اسپاكی هم میگویند و اگر هر چهار طرف مو را سیخ سیخی كنید آن وقت مدل موی سرتان میشود؛ "میخی ".
* مد محصول تنوعطلبی انسان است
یك جامعهشناس میگوید: مدل موهای گوناگون و مجموعه اتفاقاتی كه در سبكهای زندگی از جمله مدل موی پسرها اتفاق میافتد عوامل بیرونی یعنی بیرون جامعه و عوامل درونی خاص خود را دارد.
در یك دستهبندی دیگر عوامل محیطی و عوامل درونی كه درون فرد و خانوادهاش است مورد بررسی قرار میگیرد و روانشناسان باید در این خصوص اظهار نظر كنند.
عوامل بیرونی روشن است و ما با مد مسئلهای نداریم؛ مد محصول تنوعطلبی انسان و امری طبیعی و پذیرفته شده است. مناقشه ما رهبران مد است كه در قصه رهبران مد عوامل بیرونی مانند رسانههای بیگانه و ماهوارهها و امثالهم توانستهاند رهبری مد را تا حد بسیاری به عهده بگیرند.
* بسترهای بروز و ظهور پتانسیل جوانی تأمین نشده است
یكی از راهكارهای مهم مصرف، تولید مد است و لازمه سرعت بخشیدن به مصرف، سبكهای نو به نو زندگی و مد است.
در حقیقت تولیدكنندگان مد خودشان نیاز را به وجود میآورند و خودشان هم نیاز به وجود آمده را رفع میكنند. متأسفانه ما بسترها و كانالهای بروز و ظهور پتانسیل جوانی را به اندازه كافی تأمین نكردهایم. ما عرصههای كافی و بسیار متنوعی را برای نشان دادن جوانان به طور كامل تأمین نكردهایم.
به همین سبب نوجوانان و جوانان برای ابراز تفاوت و دیدهشدن به سمت كانالهای انحرافی میروند تا در جامعه مطرح شوند.
* نوجوانان برای مطرحشدن از هر نوع تغییری استقبال میكنند
یك روانشناس میگوید: بحث وضعیت ظاهری كه بخشی از آن به موهای افراد برمیگردد، مسئله مهمی است و باید ببینیم كه در حقیقت چه كسانی و در چه سنی دوست دارند وضعیت ظاهری خود را اینگونه درست كنند كه میبینیم اكثریت افراد در دوره نوجوانی قرار دارند.
در رفتار بیشتر نوجوانان در مقایسه با سنین دیگر میتوان به وضوح دید كه این افراد در زمینههای مختلف تنوعطلب هستند و درواقع نیازهایشان متفاوت و تا حدی انفجاری و بالاتر است.
ابراز وجود، هویت، كنجكاوی، الگویابی و تنوعطلبی نوجوانان مخصوص مقطع سنیشان است و آنان از هر نوع تغییر استقبال میكنند تا بتوانند ابتدا در گروه همسالانشان و سپس در جامعه مطرح شوند.
* آرایش مو و تأثیرپذیری فرد از دوستان
با توجه به اینكه نوجوانان در بین دوره كودكی و بزرگسالی قرارگرفتهاند باید نقشهای مختلفی را امتحان كنند تا خودشان را بیابند. معمولاً رفتارهایی كه این مقطع سنی از خود نشان میدهند نه در حد دوران كودكی و نه در حد نوجوانی آنان است كه بخشی از این رفتارها به مسئله ظاهری و آرایش موهایشان برمیگردد.
با توجه به نیازهای عاطفی كه در دوران نوجوانی وجود دارد، عملاً دامنه دوستان گستردهتر شده و تأثیرپذیری فرد از دوستانش بیشتر میشود.
هر نوع ارتباط اجتماعی ممكن است بخشی از نیاز عاطفی فرد را فراهم كند به این معنی كه هنگامی كه با كسی ارتباط برقرار میكنیم طرف مقابل با ما همراهی، همدلی، همدردی و همفكری كرده كه این روابط بخشی از نیاز افراد را برطرف میكند.
بالاترین میزان گرایش و وقتی كه نوجوان صرف میكند با گروه دوستان است پس میزان یادگیریهایش نیز متناسب با نیازهای عاطفی، شناختی و جسمانی خودش و نیاز گروه همسالانش است.
* مطرح شدن در برابر جنس مخالف
یكی دیگر از نیازهایی كه در دوره نوجوانی و جوانی خود را بروز میدهد، نیاز به جنس مخالف است كه در دوره كودكی برای فرد مهم نبوده اما در این مقطع سنی میخواهد تعیین نقش كرده و ازدواج كند.
فرد این نیاز را در خود میبیند كه خودش تمرینی برای روابط اجتماعی و مطرحشدن در مقابل جنس مخالف داشته باشد و به عنوان فرد بزرگسال خود را مطرح كند تا در نقش یك دختر به عنوان زن یا یك پسر به عنوان مرد خود را نشان دهد.
* خانواده تأثیر مستقیمی بر رفتار نوجوانان و جوانان دارد
بخش دیگر این مسئله به خانوادهها باز میگردد كه در دوره نوجوانی نقش خانواده كمرنگتر است و هر خانواده متناسب با شیوه فرزندپروری خود اعمال نظر میكند.
خانوادههای سختگیر وجود دارند كه دیكتاتور مآبانه با فرزندانشان برخورد میكنند كه فرزندان این خانوادهها در دوران نوجوانی فاصله بسیاری با خانواده خود دارند.
خانوادههای دیگری نیز هستند كه رابطه صمیمانهای با فرزندانشان دارند اما سعی میكنند اقتدار خود را حفظ كنند كه فرزندان این خانوادهها بیشتر به خانواده وابسته هستند و حرفشنوی بیشتری دارند.
بخش دیگری از خانوادهها كسانی هستند كه از لحاظ تئوری بیبندوبار هستند و چارچوب مشخصی ندارند و بعضی وقتها خیلی سخت و برخی موارد نیز همان موضوع را سهل میگیرند كه فرزند متوجه نمیشود كه خاستگاه و انتظار اعضای خانواده از او تا چه اندازه است كه این شیوه بدترین شكل برای فردی كه وارد نوجوانی شده، است.
در این اشخاص بالاترین میزان گرایش به مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی دیده میشود و این دسته از افراد طرفدار گروه همسالانشان میشوند زیرا آنها را پذیرفتهاند. |