چرا روابط عمومی ایرانی؟ |
شرق , سه شنبه 19 بهمن 1400 - ساعت 12:14 |
روابطعمومی چه بهعنوان یک واحد اداری و سازمانی و چه بهعنوان رشته و حوزه آموزشی و مطالعاتی محصول نیاز سازمان و جامعه غربی بهویژه پس از انقلابهای دموکراتیک و انقلابهای صنعتی قرنهای هفدهم و هجدهم بود؛ یعنی فلسفه روابط عمومی برآیند نیاز واقعی جامعه غربی به پاسخگویی و اقناع افکار عمومی و تقویت اعتماد اجتماعی به صنعت و ساختارهای سیاسی و تولیدی و خدماتی بود. |
دكتر منصور ساعی- روابطعمومی چه بهعنوان یک واحد اداری و سازمانی و چه بهعنوان رشته و حوزه آموزشی و مطالعاتی محصول نیاز سازمان و جامعه غربی بهویژه پس از انقلابهای دموکراتیک و انقلابهای صنعتی قرنهای هفدهم و هجدهم بود؛ یعنی فلسفه روابط عمومی برآیند نیاز واقعی جامعه غربی به پاسخگویی و اقناع افکار عمومی و تقویت اعتماد اجتماعی به صنعت و ساختارهای سیاسی و تولیدی و خدماتی بود. پذیرش ارزش و اهمیت اقناع و تفاهم، لزوم پذیرش و باور به وجود انسانی پرسشگر و ظهور مفهوم شهروند است که ساختار سیاسی و ساختار صنعتی برای ادامه حیات خود به جلب مستمر رضایت شهروندان و مشارکت اجتماعی و ایجاد و تقویت اعتماد اجتماعی نیاز دارد. 🔹 در واقع کمکم نگاه رعیتمحور به جامعه رنگ میبازد و شهروند با تمام حقوق و مسئولیتها و مطالبات و انتظاراتش سر برمیآورد. اما اقناع افکار عمومی و شهروندان پرسشگر چگونه ممکن میشود؟ پاسخها ساده اما عمیقاند؛ یک؛ از طریق گفتوگو و دو؛ شفافیت در تصمیمات و سیاستگذاری و اجرا و سه؛ احساس مسئولیت اجتماعی. 🔹 گفتوگو بهعنوان یک مکانیسم ارتباطی چه در وجه میانفردی و چه در وجه رسانهای، منجر به شکلگیری بحث و نقد و ارزیابی میشود و افکار عمومی آگاه را شکل میدهد تا جایی که فرایند دشوار اقناع افکار عمومی به یک ظرفیت و تخصص و بینش باز نیاز پیدا میکند. پذیرش اصل شفافیت هم منجر به شکلگیری قوانینی برای دسترسی همگانی به اطلاعات و تصمیمها و عملکردهای دولتمردان و مدیران و سازمانها میشود. احساس مسئولیت اجتماعی در برابر جامعه بهعنوان یک مفهوم اخلاقی مهم سر برمیآورد و کسب قدرت سیاسی و سازمانی و تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت با دیدهبانی اجتماعی و تعهد اجتماعی مواجه میشود. 🔹بر این باورم که در گذار از سپهر رعیت به شهروندی، روابطعمومی بهعنوان یک نظام ارتباطی چه در ساختارهای سیاسی و چه در ساختارهای تولیدی و خدماتی، عامل اقناع شهروندان از طریق گفتوگو، ایجاد و تقویت شفافیت اطلاعاتی و ناظر پایبندی به مسئولیت اجتماعی در ساختارها میشود. اگر بخواهیم نظام روابط عمومی در ایران را در چارچوب این فلسفه وجودی شهروندی تحلیل کنیم، باید گفت که هنوز ساختار سیاسی و سازمانی ایرانی مفهوم شهروندی را نپذیرفته است. 🔹وقتی ساختاری، مفهوم شهروندی را نمیپذیرد وارد فرایند اقناع و تفاهم از طریق گفتوگو و ایجاد شفافیت ارتباطی و اطلاعاتی در حوزه تصمیم و عملکرد و نظایر آن نمیشود و در برابر جامعه، نسل کنونی و آیندهاش هم احساس مسئولیت نمیکند. وقتی که در ایران فلسفه وجودی یک موجود به نام روابطعمومی در ساختار و سازمان درک نمیشود، نگاه به جامعه نیز رعیتمحور میشود، ارزش اقناع و گفتوگو و شفافیت کاهش پیدا میکند، ارتباطات یکسویه و بازاریابی و اطلاعرسانی ارزش و قرب مییابد. 🔹وضع امروز «روابطعمومی ایرانی» برآیند بینش ساختارها به جامعه است. روابطعمومی ایرانی به دانش و تکنیک و مهارت مسلط است اما ساختار اجازه نقشآفرینی نمیدهد. روابطعمومی ایرانی امروزه با فلسفه واقعی خود فاصله دارد هرچند مجهز به فناوری و دانش است. |
روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com |
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news224023.html |