رفتن به حج چه در گذشته که علاوه بر استطاعت مالی مستلزم تحمل سختیهای مسیر برای یک سفر تقریبا یک ساله بود، چه این روزها که مشتاقان آن باید در صف انتظارِ رسیدن نوبتشان بمانند، چالشهای مخصوص به خود را دارد. چالشهایی که در نهایت سبب شد تا علاوه بر مناسک مخصوص این سفرِ معنوی، آداب و رسوم خاص وابسته به آن نیز شکل بگیرد تا شوق برگزاری آنها کمی از سختی سفر بکاهد.
به گزارش ایسنا، چند سالی میشود که به مدد پیشرفت تکنولوژی هم سفر حج تا حدی آسانتر شده است و هم تاریخ بازگشت از سفر دقیقا مشخص است اما در گذشته که این امکانات فراهم نبود رسم بود که وقتی حاجی به چند فرسنگی شهر میرسید، قاصدی خبر ورود او را میآورد و آشنایان به پیشواز او میرفتند.
این روزها اما وقتی موسم بازگشت حاجیها میرسد خانواده و آشنایان کوچه را آب و جارو میزنند و چراغانی میکنند و پارچههایی با نوشتههای خیرمقدم و زیارت قبول بر در و دیوار میآویزند. همزمان با رسیدن حاجی و پیش از ورود او به خانه جلو پایش گوسفند میکشند و اسفند دود میکنند. گاهی نیز چند رأس گوسفند جلو پای زائر قربانی میکنند و گوشت قربانی را میان مردم پخش میکنند.
حاجیها پس از بازگشت از سفر و چند روز استراحت از اقوام و آشنایان دعوت میکنند تا در یک مهمانی که به «ولیمهدادن» معروف است شرکت کنند. ضیافت ولیمه که معمولا به صرف شام یا ناهار برگزار میشود تقریبا در تمام شهرها برگزار میشود هرچند بنابر گویش هر منطقه نامهای متفاوت دارد. در بیجار از ولیمه داد با عنوان «شیلان» یاد میکنند یا در تهران نام آن حاجیپلو یا حاجیخوری است. مردم بخشهایی از ملایر پس از بازگشت ولیمهای به نام «شیلنی» میدهند. در برخی نقاط پس از مهمانی ولیمه واژه «حاجآقا» و یا «حاجخانم» به اول اسم افراد اضافه میشود و از آن پس فرد را تنها به این شکل صدا میزنند.
مهمانانی که برای ولیمه دعوت میشوند معمولا نسبتهای نزدیکتری با حاجی دارند و با خود هدیایی برای او میآورند هرچند این روزها این هدیه به یک کارت هدیه تقلیل یافته است و کمتر پیش میآید افراد زمانی برای خرید یک یادگاری صرف کنند. حاجی هم معمولا بسته به وسع خود سوغاتیهایی که بیشتر جنبه تبرک دارند به مهمانان میدهد.
رفتن به سفر حج علاوه بر آنکه یکی از فرایض دینی مهم مسلمانان است درعین حال از جایگاه مهمی در باور افراد برخوردار است تا جایی که حاجی شدن برای برخی چیزی شبیه یک آرزو است؛ آرزویی که برخی برای رسیدن به آن دست به دامن کارهایی میشدند که به مرور به بخشی از فرهنگ آنها تبدیل شد تا جایی که برای دیدار با حاجی و گفتن یک «التماس دعا» به او رقابت داشتند زیرا امیدوار بودند این دیدار در آینده، بخت و اقبال زیارت خانه کعبه را به آنها هم میدهد.
در این زمینه باورهایی هم در میان افراد شکل گرفته بود؛ به عنوان مثال پوشیدن کفش زائری که تازه از سفر حج برگشته است، این امید را به آنها میداد که با این کار زیارت حج نصیب آنها هم میشود؛ به همین خاطر حتی گاهی برای پوشیدن کفشِ حاجی با یکدیگر درگیر میشدند زیرا معتقد بودند توفیق زیارت نصیب اولین کسی میشود که پای خود را در کفش حاجی کند!
البته باورهای دیگری هم برای توفیق سفر حج وجود دارد مثلا برخی بر این باور هستند که اگر کسی خواب ببیند که حمام رفته است، به زیارت خواهد رفت. گاه نیز نشانه خاصی در بدن، مثل خالِ دست نوید زیارت مکه و خال سینه نشان زیارت مدینه است. |