اکنون قرار است به دستور رئیس قوه قضائیه، کارشناسان دادگستری، این پرونده را مورد بررسی قراردهند. به گزارش خبرنگار ما، 8 اسفند ماه سال 78 ماموران نیروی انتظامی سربریده‏ای را داخل یک گونی که در قسمت زنانه اتوبوس شرکت واحد رها شده بود پیدا کردند و به این ترتیب بلافاصله تحقیقات برا ی پیدا کردن خانواده مقتول و مشخص شدن هویت جسد آغاز شد.

یک روز پس از کشف سربریده و انتقال آن به پزشکی قانونی، درحالی که تحقیقات پیرامون این پرونده ادامه داشت ماموران دست و پای مقتول را نیز در شهریار پیدا کردند و به فاصله 24 ساعت بعدپیکر مرد جوان از داخل گودالی در ترمینال جنوب بیرون کشیده شد. مدتی بعد پیرمردی با مراجعه به پزشکی قانونی اعلام کرد پسر 24 ساله‏اش به نام علیرضا به طرز مرموزی گم شده است.

ماموران باتوجه به مشخصاتی که این مرد از پسرش ارائه داد متوجه شدند پسر جوانی که جسد قطعه قطعه شده‏اش پیدا شده متعلق به علیرضا است. با شناسایی این جسد، تحقیقات ماموران برای پیدا کردن عامل این جنایت هولناک آغاز شد.

ماموران ابتدا پدر علیرضا را مورد تحقیق قرار دادند. او گفت: تقریبا یکسال پیش علیرضا دختر عمویش مریم را به عقد خود درآورد هرچند مریم برادرزاده من بود، اما کاری کرده بود که پسرم دیگر به خانه ما نمی‏آمد و او را از زمانی که عقد کرد دیگر ندیدم، پسرم ثروت بسیاری داشت. آنها یک سال بعد با هم عروسی کردند و اختلاف بین ما آنقدر زیاد بود که من حتی در مراسم عروسی‏شان شرکت نکردم. حدود یک هفته بعد پسر دیگرم را فرستادم تا سراغی از برادرش بگیرد با زحمت توانستیم شماره تلفن منزل علیرضا را پیدا کنیم. وقتی پسرم به خانه برادرش زنگ زد مریم به او گفت علیرضا بیمار است و او را در بیمارستان بستری کرده‏اند. خیلی نگران شدیم، به هر دری زدیم تا بدانیم علیرضا کجاست تا این که از طریق اقوام فهمیدیم او گم شده است برای همین به کلانتری شکایت کردم و تحقیقات برای پیدا کردن پسرم شروع شد تا این که جسدش را در پزشکی قانونی پیدا کردیم.

ماموران پس از اظهارات پدر علیرضا، تحقیقات خود را از مریم همسر این مرد آغاز کردند. زن جوان دربازجویی‏های پلیسی گفت: فردای روز عروسی‏مان علیرضا برای خرید از خانه خارج شد و دیگر برنگشت من فکر نمی‏کردم برای او اتفاقی افتاده باشد به همین خاطر به هیچکس خبر ندارم و منتظر شدم تا برگردد به همین خاطر هم وقتی برادر علیرضا زنگ زد و سراغ او را گرفت گفتم در خانه نیست چون می‏ترسیدم خانواده‏اش با توجه به دخالت‏هایی که انجام می‏دادند از این مسئله یک جنجال بزرگ بسازند.

مریم افزود: به همین خاطر گفتم علیرضا در بیمارستان است، اما وقتی او نیامد و نتوانستم شوهرم را پیدا کنم به خانواده‏اش گفتم که چه اتفاقی افتاده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد در این مدت مریم با مرد دیگری نیز رابطه داشته بنابراین احتمال این که قتل توسط این زن انجام شده باشد بسیار زیاد است. بررسی‏های ماموران نشان می‏داد علیرضا با هیچکس دشمنی نداشته و همسرش باتوجه به نفوذ زیادی که روی این جوان داشته او را از خانواده‏اش جدا کرده است. ماموران درادامه مریم و پسر جوانی را که با او رابطه داشت دستگیر کردند، اما هیچکدام از آنها به قتل اعتراف نکردند و پس از مدتی پسر جوان آزاد شد، اما ماموران همچنان به مریم ظنین بودند، تحقیقات از این زن جوان، 2 سال ادامه داشت و مریم در تمام این مدت ارتکاب قتل را منکر می شد تا این که قاضی حسینی کوه کمره‏ای - رئیس شعبه1156 دادگاه جنایی تهران- مریم را باتوجه به علم قاضی گناهکار شناخت و به قصاص نفس محکوم، اما مریم به رای صادره اعتراض کرد و دیوان عالی کشور با نقض این حکم ، پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه 1158 دادگاه جنایی نزد قاضی همتیار فرستاد.

مریم که بعد از نقض حکمش با قرار وثیقه آزاد شده بود به دستور قاضی همتیار برای تحقیقات مجدد بازداشت شد، اما تحقیقات گسترده و ماموران این بار نیز به جایی نرسید و بازهم این دختر منکر قتل شوهر جوان خود شد، اما قاضی همتیار نیز با توجه به علم قاضی رای قصاص وی را صادرکرد و مریم برای بار دوم تا نزدیکی چوبه‏دار پیش رفت، اما او دوباره به این حکم اعتراض کرد و پرونده باز به دیوان عالی کشور فرستاده شد و دیوان برای بار دوم حکم قصاص را نقض کرد، اما این بار دیوان بعد از نقض نه تنها دستور رسیدگی مجدد را صادر کرد، بلکه رئیس قوه قضائیه نیز دستور داد تا یک گروه از کارشناسان زبده دادگستری پرونده را مورد بررسی قرار دهند و نظر نهایی خود را در خصوص این که آیا مریم زنی که اکنون 27 سال دارد قاتل است یا خیر، اعلام کنند. بنابراین گزارش، بزودی مریم برای سومین بار درشعبه 1158 مجتمع قضائی بعثت محاکمه می‏شود و کارشناسان تحقیقات خود را روی این پرونده آغاز خواهند کرد.