بن بست آبی |
هموطن سلام , سه شنبه 23 فروردين 1384 - ساعت 18:51 |
دیروز چند نفر از بازیکنان استقلال مثل منصوریان، عنایتی، قربانی و فکری گفته بودند «استقلال بازیکن بزرگ میخواهد.» ولی اگر این تیم پر از بازیکنان بزرگ باشد، قلعهنویی میخواهد به چه کسی گیر بدهد؟ |
سناریوی همیشگی تکرار شد. امیر قلعهنویی فردای یک باخت دیگر، بازیکنان تیمش را در زمین تمرین جمع کرد و هرچه دلش میخواست به آنها گفت. این چکیده جلسه تمرینی روز دوشنبه بود. او دیرتر از بقیه آمد و همه را به رختکن فراخواند. بعد هم در را بست و 45 دقیقه به همه آنهایی که میتوانست، گیر داد. مثل همیشه جوانترها و تازهواردها سیبل بودند. دیروز چند نفر از بازیکنان استقلال مثل منصوریان، عنایتی، قربانی و فکری گفته بودند «استقلال بازیکن بزرگ میخواهد.» ولی اگر این تیم پر از بازیکنان بزرگ باشد، قلعهنویی میخواهد به چه کسی گیر بدهد؟ او فصل قبل چند نفر از آنها مثل نوازی، اکبری، خرمگاه و پیش از آنها سهراب بختیاریزاده، هاشمی نسب و مومن زاده را اخراج کرده بود تا بتواند تیم را بهتر جمع و جور کند. پس چطور میتوان انتظار داشت استقلال پر از بازیکنان بزرگ باشد؟ همین امسال بازیکنانی مثل فکری، منصوریان، علیرضا اکبرپور و حتی مجاهد خضیراوی که 2 نفر اول جزو معتمدان و نزدیکان قلعهنویی هستند در لیست فروش او قرار گرفتهاند و سال بعد اگر اتفاقی نیافتد و خود قلعه نویی مجبور به ترک استقلال نشود، آنها دیگر در استقلال نخواهند بود. او همیشه با ستارهها مشکل اساسی داشته و خیلیها عقیده دارند به همین دلیل است که آنها را از تیم بیرون میکند. منتقدان قلعهنویی معتقدند او نمیخواهد هیچ بازیکن بزرگ و قدیمی در تیم باشد تا موقعیتش را تهدید کند یا احیانا نتواند با آنها مقابله کند. او بیش از این که به بازی گرفتن از جوانها و توانایی بالای آنها اعتقاد داشته باشد، ترجیح میدهد یک حاشیه امن برای خودش درست کند و به همین دلیل است که خیلیها معتقدند با حضور قلعهنویی، بازیکنان بزرگ در استقلال جایی ندارند. قلعهنویی علاقه زیادی دارد که فردی شبیه پروین در استقلال شود و به همین دلیل هم تلاش میکند رفتار پروین را در پیش بگیرد. او اما خیلی دیر به فکر این کارها افتاده است چه، دیگر چنین رفتارهایی نه تنها مورد قبول افکار عمومی نیست، بلکه در خود تیم هم جواب نمیدهد. همین جمع کردن بازیکنان بعد از باختها و توپ و تشر رفتن به آنها شیوهای بود که پروین در زمان سرمربیگریاش انجام میداد، اما خود او هم کم کم از این مسائل فاصله میگیرد. ضمن این که فرق پروین با قلعهنویی در این است که او قدرت مقابله با بازیکنان بزرگ را دارد و آنها را در چارچوب تیم کنترل میکند، اما قلعهنویی ترجیح میدهد آنها را از تیم دور کند تا بتواند از پس جوانترها بربیاید. او روز دوشنبه طبق معمول از جوانهای تیم انتقاد کرد:« فلانی تا پارسال التماس میکرد اسمش را جزو 18 نفر بگذارم حالا برای من پشت مو بلند میکند.» «فلانی با ماکسیما میآید سرتمرین، معلوم است بازیکن نمیشود.» «آقای ... چند بار گفتم حواست به تمرین و بازی باشد؟ چرا دنبال حاشیه هستی؟» «چرا بی تعصب بازی میکنی آقای...» «تو هنوز یکسال هم نیست که به تهران اومدی حالا برای من مصاحبه میکنی و تعیین تکلیف میکنی. فکر میکنی کی هستی؟» و مسائلی از این قبیل که گوش بازیکنان استقلال از آن پر است. او اما مثل همیشه هیچ اشارهای به کاستیهای خود نکرد. این که چرا هر وقت میبرد با افتخار حرف میزند و هر وقت میبازد زمین و زمان را مقصر جلوه میدهد؟ این که کجا رفت آن شعارهای 2 فصل قبل. گفته بود یک مربی خارجی خوب میآورد، اما آخر سر به «گمالوویچ» بسنده کرد تا نه موقعیتش تهدید شود و نه موفقیتهای تیم به حساب فرد دیگری گذاشته شود. بالاخره نقش یک مربی در تیم چیست؟ آیا همین که همه کاره باشگاه شوی و کسی جرات نکند بدون اجازهات آب بخورد کافی است؟ پس مسئول کمبودهای فنی تیم کیست؟ بازیکن، هیات مدیره، مدیر عامل، تماشاگر یا عوامل ماوراء الطبیعه؟ قلعهنویی همیشه سعی میکند توپ را به زمین دیگران بیاندازد، اما این بار وقت آن است که خودش مسئولیت را به عهده بگیرد. او باید نسبت به تمام کاستیها جوابگو باشد، مثل تمام مربیان دیگر در سراسر جهان. دیگر فرافکنی بس است. |
روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com |
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news26959.html |