حادثه سقوط اتوبوس حامل 42 دانش آموز به دره گلی در ارتفاعات کلکچال که باعث کشته شدن حداقل3 نفر و جراحت 39 نفر شده است در حالی از سوی مسئولان پیگیری میشود که احتمال میرود به خاطر وخامت حال عدهای از مجروحان، تعدادکشتهها افزایش یابد.
به گزارش خبرنگار ما، روز گذشته 600 جوان و نوجوان دانش آموزخانواده پرسنل ارتش که از سوی پایگاه یکم شکاری ارتش در یک تور دسته جمعی برای تفریح به کلکچال رفته بودند که هنگام برگشت یکی از اتوبوسها به دره سقوط کرد، اما به طور معجزه آسایی از پرت شدن به اعماق دره نجات یافت و از شدت حادثه کاسته شد.
در حالی که یکی از مسئولان سازمان عقیدتی – سیاسی ارتش، تعداد زخمیها را 25 نفر اعلام کرده پرسنل بیمارستان شهدای تجریش اعلام کردند ابتدا25 نفر از آسیب دیدگان در قسمت اورژانس در بیمارستان شهدای تجریش بستری و بقیه به بیمارستان شهید باهنر انتقال یافتند، اما در نهایت تمامی مجروحان به بیمارستان ارتش منتقل شدند.
حادثه چگونه اتفاق افتاد
مسعود پسر 18 سالهای که مهره های گردنش در این حادثه شکسته است در گفتوگو با خبرنگار ما درباره چگونگی وقوع حادثه گفت: به مناسبت روز ارتش، تعداد زیادی از دختران و پسرانی که پدرانشان ارتشی هستند را از طریق سازمان عقیدتی - سیاسی در قالب تور یک روزه به توچال بردند، من هم در آن تور بودم و وسیله نقلیه ما اتوبوس بنز 302 بود که 5اتوبوس به دختران و 3اتوبوس به پسرها تعلق داشت.
ازطرفی مسیر اتوبوسها هم از یکدیگر جدا بود، ما از یک طرف و دختران از طرف دیگر بالا رفتند و تا ایستگاه تلویزیون رفتیم و بعد از چند ساعت برگشتیم ، اما قبل از ما یک اتوبوس خالی برگشته بود و هنوز همه بچهها سوار نشده بودند، اتوبوسها پر شد اما همه ما که حدود 600نفر بودیم باید داخل اتوبوسها جا میشدیم. اتوبوس پسرها پر شده بود و تعدادی از آنها که من هم جزوشان بودم به داخل اتوبوس دخترها رفتیم، هنوز هیچ اتوبوسی حرکت نکرده بود، اما ناگهان اتوبو س ما که در حالت سرآشیب بود خود به خود به راه افتاد. همه ما ترسیده بودیم دخترها جیغ میزدند در همان حین که حرکت میکرد راننده خودش را به ماشین رساند اما تلاش او برای نگه داشتن اتوبوس هیچ فایدهای نداشت و ما همینطور به دره نزدیک میشدیم. همه از ترس داد میزدند، خیلی از دختران و حتی چند پسر از ترس بیهوش و به خاطر برخورد سر و گردن بچهها به صندلیها و شیشه ماشین زخمی شدند و آنهایی که ضربات شدیدتری دیده بودند، دچار صدمات بیشتری شدند. حتی یکی از دختران که جلو نشسته بود در جا فوت کرد. از ترس نفسم بند آمده بود ما لب پرتگاه بودیم و تا لحظاتی دیگر به اعماق دره سقوط میکردیم، در یک لحظه احساس کردم ماشین ایستاد، دیگر بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم انگار که یک معجزه بود مسعود نوجوان مجروح در ادامه گفت: وقتی چشمانم را باز کردم درد زیادی داشتم مرا پشت وانت گذاشته بودند و میبردند، درد کلافهام کرده بود، شانسی که داشتم این بود که برادرم هم همانجا بود و متوجه مصدومیت من شده بود وگرنه وقتی به بیمارستان انتقال یافتم، به من گفتند بیشتر بچهها با وانت به بیمارستان آورده شدند و حادثه دیر به اورژانس اطلاع داده شده است.
اظهارات یک شاهد
میلاد، یکی دیگر از نوجوانانی که در این تور بود به خبرنگار ما گفت: من داشتم ازکوه پایین میآمدم که دیدم اتوبوس به طرف دره میرود، متوجه شدم که راننده آگاهانه این کار را نمیکند، خشکم زده بود و درست نمیتوانستم عکس العمل نشان دهم فقط دیدم، اتوبوس تا لبه دره رفت و وقتی داشت به داخل دره دوم سقوط میکرد، لاستیک ماشین به صخرهها گیر کرد و ایستاد، همه بچهها به جلوی ماشین پرت شده بودند، به سرعت خودم را به پایین رساندم تا به بچهها کمک کنم، قبل از رسیدن ماموران آتش نشانی شیشه عقب اتوبوس که تنهاه را نجات بود را شکستم و آنهایی که میتوانستند راه بروند بیرون کشیدم، چند دقیقه نگذشته بود که ماموران آتش نشانی رسیدند و بچههای آسیب دیده را از ماشین بیرون آوردند.
حادثه از زبان یک دختر مجروح
مهناز، یکی از دخترانی که در این حادثه آسیب دیده نیز به خبرنگار ما، گفت: داخل اتوبوس نشسته بودیم که یک دفعه ماشین حرکت کرد، راننده ماشین را خلاص و فراموش کرده بود که این کار را کرده است، از طرفی اتوبوس بسیار قدیمی بود. وقتی به سمت دره حرکت کرد، بسیاری از بچهها از ترس غش کردند، هر چند راننده تلاش کرد ماشین را کنترل کند، موفق به این کار نشد و صندلیها به خاطر ضرباتی که به اتوبوس میخورد شکست و روی بچهها افتاد، فقط کار خدا بود که زنده ماندیم وگرنه به دره دوم سقوط میکردیم و همگی میمردیم.
مهناز ادامه داد: تعداد بچههایی که به اردو آمده بودند خیلی زیاد بود. از پایگاههای مختلف بودیم، اما اصلا امکانات امدادی خوب نبود و همه ما با وانت به بیمارستان منتقل شدیم.
اظهارات یک مسئول
یکی از مسئولان عقیدتی سیاسی ارتش که همراه مجروحان بود نیز گفت: ما هر سال در قالب یک تور بچهها را به تفریح میبردیم و هیچ وقت این اتفاق نمیافتاد، اما این بار فقط یک حادثه باعث شد تا بچهها آسیب ببینند و به نظر میرسد بی احتیاطی راننده باعث سقوط اتوبوس به دره شده باشد.
وی گفت: من خودم از نزدیک حادثه را دیدم، بلافاصله بعد از این که اتوبوس ایستاد ما به طرف بچهها رفتیم وآتش نشانی و اورژانس را خبر کردیم.
آنها آسیب چندانی ندیده بودند و اکثرا سرپایی مداوا شدند و به خانههایشان رفتند، فقط یکی، دو نفر از آنها حال بدی دارند.
وی در خصوص این که چرا مجروحان با وانت به بیمارستان منتقل شدند، گفت: این موضوع صحت ندارد. همه بچهها با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند و مراقبتهای اولیه از آنها انجام شد.
غلامرضا سلمي، افسر آماده منطقه 3 سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني تهران نیز در این رابطه گفت: در حال حاضر اين اتوبوس چپ شده، اما خوشبختانه به قسمت پايين جاده سقوط نكرده است؛ در غير اين صورت تعداد تلفات بيشتر ميشد.
وي وضعيت 6 نفر از سرنشينان اتوبوس را وخيم اعلام و خاطرنشان كرد : آدرسدهي اشتباه و ناقص منجر شد ايستگاههاي آتشنشاني با تاخير در محل حاضر شده و مصدومان توسط اورژانس سپاه مستقر در اردوگاه و عوامل مردمي به بيمارستان منتقل شوند.
از سوي ديگر اسماعيل اسكندري، مسئول هماهنگي امداد و نجات كوهستان جمعيت هلال احمر شميرانات نيز خاطر نشان کرد: با اعلام اورژانس تهران، 9 دستگاه آمبولانس از سوي جمعيت هلال احمر استان تهران و كشوري به محل حادثه اعزام شدند.
وي با بيان اين كه 32 نفر از سرنشينان اين اتوبوس توسط 36 امدادگر كوهستان امدادرساني شدهاند تاكيد كرد: در صورت عدم همكاري اورژانس تهران، تعداد تلفات بسيار بيشتر ميشد.
|