نماینده دادستان در ادامه گفت: ماموران بعد از چند روز ماشین سمند فرید را در اسلامشهر پیدا کردند و متوجه شدند قاسم مرد سرایدار آن را دزدیده است و به این ترتیب این مرد و همسرش دستگیر شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. آنها در بازجویی‌ها به سرقت و قتل اعتراف کردند، بنابراین و مطابق تقاضای اولیای دم، تقاضای صدور حکم قانونی دارم. در ادامه جلسه دادگاه، قاسم در جایگاه حاضر شد و گفت: یک هفته قبل از حادثه من به کمک یکی از دوستانم به یک شرکت خدماتی معرفی شدم و همان روز به عنوان سرایدار به ملارد کرج رفتم، فرید مرد بسیار بد اخلاقی بود و از همان روز مرتب مرا کتک می‌زد و فحاشی می‌کرد، من به عنوان سرایدار به خانه‌اش رفته بودم، اما باید همه کارهای او را انجام می‌دادم، همسرم هم که باردار بود در خانه کار می‌کرد، هم راننده شخصی بودم، هم سرایدار و هم باغبان. او هر روز یک موضوع را بهانه می‌کرد و مرا کتک می‌زد، من که از رفتارهایش خسته شده بودم، تصمیم گرفتم از آنجا بیرون بیایم، اما هیچ جایی نداشتم تا این که بعد از یک هفته فرید به ما گفت خانه را ترک کنید، حتی گفت: حقوق این یک هفته را نمی‌دهم، من هم عصبانی شدم و برای این که پولمان را بگیرم نقشه سرقت از خانه وی را کشیدم، قرار بود با دوستم این کار را بکنیم، اما روزی که می‌خواستیم از خانه برویم، او نیامد، من فرید را به بهانه روشن کردن آبگرمکن به کانکسی که در آن زندگی می‌کردیم کشاندم و وقتی او خم شد، با کلنگ 3 ضربه به سرش زدم، بعد وارد خانه شدم تا پولم را از فروغ - مادر 76 ساله فرید- بگیرم که او هم مقاومت کرد. من او را کتک زدم، فروغ ترسیده بود و گفت پول را می‌دهم مرا نکش، دست و پایش را بستم و به داخل اتاق بردم و بعد پول‌ها را برداشتم و با همسرم فرار کردم، اما ضربه کلنگ را من به سر مقتول نزدم و اطمینان دارم شخص دیگری این کار را کرده است، قسم می‌خورم فقط دست و پایش را بسته بودم.

سپس وکیل مدافع اولیای دم در جایگاه حاضر شد و گفت: به نظر می‌رسد شخص دیگری هم در این پرونده وجود دارد که نامی از او برده نشده است و احتمالا ضربه کلنگ را او به سر مقتول 76 ساله وارد کرده است. بعد از پایان جلسه محاکمه، قاضی عزیز محمدی و 4 قاضی مستشار برای صدور رای نهایی وارد شور شدند.