یک هفته پیش مرد جوانی به ماموران مراجعه کرد و گفت: شب گذشته مراسم عقد من با دختر 30 ساله‌ای به نام ترانه برگزار شد، من یک هفته قبل با او آشنا شده بودم، رفتار و کردار ترانه طوری بود که خیلی زود به او اعتماد کردم و تمام آمال و آرزوهایم را فقط با او می‌دیدم.

ترانه می‌گفت با مادر پیرش در خیابان اشرفی اصفهانی زندگی می‌کند، مراسم عقد ما در آنجا برگزار شد و هنگامی که مشغول پذیرایی از میهمانان بودیم یک دفعه متوجه شدم ترانه نیست، وقتی همه جا را خوب نگاه کردم متوجه شدم او ماشین مادرم را برداشته و فرار کرده است، فکر می‌کردم وی بر می‌گردد به همین خاطر چند ساعتی منتظر ماندم، اما خبری از او نشد. با اعلام این شکایت، تحقیقات ماموران برای دستگیری ترانه آغاز شد و آنها موفق شدند زن جوان را در حالی که سوار بر ماشین مسروقه در حال خروج از پارکینگ خانه مادرش بود دستگیر کنند.

ترانه بعد از دستگیری به ماموران گفت: من یک دختر فراری بودم و با پیر زنی در خیابان اشرفی اصفهانی زندگی می‌کردم، یک هفته قبل از ازدواج با این پسر جوان آشنا شدم، او پسر ثروتمندی بود به همین خاطر وقتی موفق شدم او را فریب دهم به دروغ پیرزنی که با او زندگی می‌کردم را مادر خودم معرفی کردم. آنها برای خواستگاری به خانه ما آمدند، در این مدت من یک شناسنامه جعلی تهیه کردم و با آن شناسنامه با پسر جوان ازدواج کردم و در نهایت موفق شدم ماشین مادرش را به سرقت ببرم.

بنابرااین گزارش، پلیس در حال تحقیقات ویژه از ترانه است.