3 جانی خطرناک در اقدامی بیسابقه با حفر تونلی به طول بیش از 50 متر از زندان رجایی شهر فرارکردند.
عملیات این فرار بیسابقه که 2 سال به طول انجامید زمانی آغاز شد که پلیس توانست یک سارق مسلح خطرناک به نام علی اشرف پروانه را دستگیر و روانه زندان رجایی شهر کنند.
این مرد که پیش از این نیز توانسته بود با نقشهای حساب شده از دست ماموران زندان فرار کند روز 20اردیبهشتماه سال82 در پرایدی سفیدرنگ به دام پلیس افتاد و پس از محاکمه روانه زندان رجایی شهر شده علی پس از انتقال به زندان با2 قاتل خطرناک که در آنجا بسر میبردند طرح دوستی ریخت و به این ترتیب عملیات فرار بیسابقه آنها آغاز شد.
براساس اطلاعات به دست آمده، علی و 2 همدست دیگرش که در یک بند به سر میبردند، پس از بررسی مسیرهای مختلف که به خارج از زندان منتهی میشد، تصمیم به حفر تونلی گرفتند که از زیر ساختمان تاسیسات زندان میگذشت. این عملیات به طور شبانه اجرا میشد و هر شب علی و همدستانش مقداری از زمین را حفر میکردند و پس از آن با شگردی زیرکانه و به دور از چشم زندانبانان خاکها را به خارج از بند منتقل میکردند. این ماجرا ادامه داشت تا این که صبح یکی از روزهای خردادماه مشخص شد 3 نفر از زندانیان با حفر تونلی به طول پیش از 50متر اززندان فرارکردهاند. ماموران وقتی متوجه انتهای تونل در خارج از زندان شدند، در اطراف آن مقداری پلاستیک به دست آوردند که نشان میداد زندانیان فراری برای آن که لباسهایشان کثیف نشود و مردم به آنها شک نکنند از پلاستیک استفاده و پس از خارج شدن از تونل آنها را درهمانجا رها کردهاند. به این ترتیب ماجرا به حراست زندان و پلیس گزارش و جستو جو برای دستگیری زندانیان فراری آغاز شد.
تهدید به قتل
هنوز چند روز از فرار بیسابقه علی و همدستانش نمیگذشت که تهدیدهای تلفنی این سارق خطرناک آغاز شد. او در نخستین اقدام با شاکیان پرونده خود تماس گرفت و آنها را تهدید به قتل کرد. سپس در تماس با تعدادی از افسران اداره آگاهی که در ماجرای تعقیب و دستگیری او نقش داشتند آنها را از فرار خود مطلع کرد و گفت که قصد دارد انتقام خود را از آنها بگیرد.
اتهام 3 قتل
بررسی سوابق کیفری «علی اشرف پروانه» که هدایت این فرار بزرگ را به عهده دارد نشان میدهد او سالها پیش به اتهام قتل غیرعمد 3 نفر بازداشت شده، ولی مدتی بعد با پرداخت دیه آزاد شده بود. نخستین اتهام او مربوط به سال 73 بود که پس از قتل 2 دانشآموز توسط پلیس دستگیر شد. علی درباره چگونگی ماجرا گفته است روز دوم مهرماه بود و من سوار بر خودروام از یکی از روستاهای شهرستان سقز به روستای همجوار میرفتم که 2 دانشآموز با بلند کردن دست از من خواستند آنها را به روستایشان ببرم. دقایقی بعد در حالی که با سرعت زیاد در حرکت بودم این 2 دانشآموز خواستند توقف کنم، ولی چون چند متری از محل مورد نظرشان دور شده بودیم خود را به بیرون پرت کردند. یکی از آنها پس از برخورد باز زمین در دم جان باخت و دیگری نیز در بیمارستان جان خود را از دست داد.
بنا بر این گزارش، علی مدتی پس از آزادی به اتهام قتل غیرعمد در کرمانشاه بار دیگر دستگیر و این بار نیز توانست با پرداخت دیه آزاد شود.
سارقی خطرناک
براساس اطلاعات پلیس، علی که به «علی کرده» معروف است در سال 79 در حالی که مسلح به یک قبضه یوزی بود و قصد داشت به یک خانه ویلایی در شمال تهران دستبرد بزند توسط کارآگاهان آگاهی شمیران شناسایی و بازداشت شد. او پس از محاکمه در شعبه 506 مجتمع قضائی شمیرانات از سوی قاضی پرونده به تحمل 8 سال حبس محکوم و روانه زندان اوین شد. مدتی بعد علی، نخستین نقشه فرار خود را به اجرا گذاشت. او پس از آشنایی با یکی از زندانیانی که قرار بود بزودی آزاد شود نقشه فرارش را با او در میان گذاشت و قرار شد روز 25 آذرماه سال 81 این نقشه به اجرا درآید.
در آن روز علی با ادعای این که حاضر است مخفیگاه چند نفر از همدستانش را به ماموران نشان دهد، از آنها خواست او را به میدان شهید هروی ببرند. این در حالی بود که دوست علی که به تازگی از زندان آزاد شده بود، همراه تعدادی از همدستانش در این محل منتظر بود تا نقشه فرار علی را عملی کند.
وقتی ماموران علی را به میدان هروی منتقل کردند، ناگهان دوستان او وارد عمل شدند و به این ترتیب نخستین فرار این سارق خطرناک عملی شد.
زندگی با هویت جعلی
علی پس از فرار از دست ماموران با انجام تغییراتی در چهرهاش زندگی مخفیانه خود را آغاز کرد. او ابتدا دست به جراحی بینی زد و پس از آن رنگ موهایش را تغییر داد. سپس در جریان سرقت از یک خانه مدرک شناسایی مرد صاحبخانه را که «محسن سنگانه» نام داشت دزدید و عکس خود را روی آن مدرک نصب کرد. به این ترتیب زندگی علی با هویت جعلی آغاز شد تا این که روز 20 اردیبهشت ماه سال 82 ماموران نیروی انتظامی در ایست و بازرسی میدان رسالت به یک دستگاه پراید سفید رنگ مظنون شدند. ماموران پس از توقف این خودرو به بازرسی سرنشینان آن پرداختند و در زیر پیراهن یکی از آنها یک قبضه سلاح کمری کشف کردند. این مرد که ادعا میکرد محسن سنگانه نام دارد گفت که اسلحه را از میان شمشادهای پارک میدان رسالت پیدا کرده است، ولی پس از انتقال او به اداره آگاهی، مشخص شد تفاوتهایی بین چهره واقعی وی و عکس نصب شده روی گواهینامه محسن سنگانه وجود دارد. به این ترتیب این مرد به اداره تشخیص هویت منتقل و انگشتنگاری از او آغاز شد. نتایج انگشتنگاری نشان میداد مرد مسلح که نام واقعی او «علی اشرف پروانه» است، یک زندانی فراری بوده که چند فقره سابقه قتل غیرعمد، جعل عنوان، سرقت مسلحانه، نگهداری اسلحه و اخاذی تحت عنوان مامور دارد. بنابراین علی بار دیگر دستگیر و اینبار روانه زندان رجاییشهر شد تا این که با حفر تونل توانست بار دیگر از زندان فرار کند.
|