مرد جوانی که متهم است عموی دختر مورد علاقه خود را به قتل رسانده، برای دومین بار از سوی دادگاه به اعدام محکوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، 12 بهمن ماه سال 81 به ماموران نیروی انتظامی خبر دادند، مرد جوانی بر اثر اصابت ضربه چاقو فوت کرده است. بلافاصله ماموران در محل حاضر و متوجه شدند مقتول محمدرضا نام دارد. به این ترتیب برادر وی مورد بازجویی قرار گرفت، او گفت: حدود ساعت 6بعدازظهر بود که به ما خبر دادند برادرم در برابر مغازهاش بر اثر اصابت ضربهای چاقو زخمی شده است. من وقتی به مغازه رسیدم دیدم او را به بیمارستان رساندهاند.
وی گفت: مدتی پیش برای بهاره دخترم خواستگاری آمد، او حبیب نام داشت و محمدرضا وی را می شناخت. ما متوجه شدیم حبیب در کار قاچاق موادمخدر است و به همین خاطر برادرم اجازه نداد بهاره به عقد او درآید و همه ما هم مخالف این ازدواج بودیم، اما حبیب مرتب به مقابل خانه ما میآمد و از بهاره خواستگاری میکرد و همین مسئله باعث آزار و اذیت ما شده بود. باتوجه به این که حبیب بسیار از برادرم کینه داشت فکر میکنم او باعث مرگ محمدرضا باشد.
ماموران با به دست آوردن این اطلاعات حبیب را در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر کردند این مرد در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: روز حادثه من و دوستم قاسم با هم بودیم وارد مغازه شدیم محمدرضا در مغازه بود، من به او گفتم آمدهام کمی مواد بخرم قصدم این بود که او را عصبانی کنم و انتقام خودم را بگیرم، محمدرضا عصبی شد او با داد و فریاد ما از مغازه بیرون انداخت در بیرون مغازه با هم درگیر شدیم و هر دو چند ضربه چاقو به ران پای محمد زدیم وقتی او داخل جوی آب افتاد فرار کردیم، اصلا فکر نمیکردیم او مرده یا شدت جراحاتش به ا ندازهای باشد که باعث مرگ او شود.
باتوجه به اعترافات حبیب، قاسم نیز دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد و هر دوی آنها مورد محاکمه قرار گرفتند و در نهایت به قصاص محکوم شدند .
پس از صدور حکم با اعترض حبیب و قاسم پرونده به شعبه 31 دیوانعالی کشور فرستاده و حکم قصاص از سوی این شعبه نقض شد قاضی شعبه 31 دیوانعالی کشور در ایراد وارده بر پرونده عنوان کرده بود، پزشکی قانونی به طور دقیق عنوان نکرده کدام ضربه چاقو باعث مرگ محمدرضا شده و قاتل اصلی چه کسی است.
بنابراین پرونده به شعبه 1156 دادگاه عمومی به ریاست قاضی همتیار ارجاع شد و به دستور قاضی همتیار پرونده برای بررسی در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت و متخصصان این سازمان با بررسی مجدد پرونده اعلام کردند یک ضربه عمقی به ران محمدرضا وارد شده که این ضربه را حبیب بر بدن او وارد کرده است.
با مشخص شدن این موضوع حبیب و قاسم دوباره مورد محاکمه قرار گرفتند، حبیب در اعترافاتش گفت: ضربه عمیق را من به محمدرضا زدم هرچند پشیمان و نادم هستم، اما عذاب وجدان دارم و میخواهم قصاص شوم.
با محاکمه مجدد این 2 نفر، قاضی همتیار قاسم را از اتهام قتل تبرئه و حبیب را برای دومین بار به قصاص محکوم کرد.
|