آنها قربانی خنده‌های ما شدند
شنبه 22 مرداد 1384 - ساعت 14:55

خبر تکان دهنده بود. فقط 6 ساعت باران در گلستان بارید و چندین نفر کشته شدند.

 

خبر تکان دهنده بود. فقط 6 ساعت باران در گلستان بارید و چندین نفر کشته شدند. یادم هست استاد آبیاری، سر کلاس می‌گفت: "در انگلیس سالانه 1200 میلیمتر بارندگی ثبت می‌شود که این رقم در اروپا تقریبا یک رکورد است. ولی از همین میزان نه سیلی راه می‌افتد نه خرابی به جا می‌ماند. چون آنها راه کنترل این آب را بلدند."
همین چند روز پیش بود که سایت شهرسازی و معماری – uan.ir – از سنگفرش‌هایی نوشت که آب را می‌بلعند. این سنگفرش‌ها جوری طراحی شدند که آب به داخل آنها نفوذ کرده و مثل اسفنج، جاذب آبند. باز هم یادم هست که سال آخر دانشگاه، یکی از دانشجوها می‌گفت: "دیروز توی آزمایشگاه، ماده‌ای را درست کردم که اگر با آن سطح خیابان را بپوشانند، دیگر سیلاب راه نمی‌افتد. آن روز به حرف‌های دوستم خندیدم و گفتم: "عمرا چنین چیزی امکان ندارد"، ولی حالا می‌بینم که امکان دارد و می‌شود جلو این سیلاب‌ها را گرفت. ولی کسی نیست که مثلا به حرف یک جوان 24 ساله گوش کند. چون این کار را احتمالا می‌گذارند به حساب کسر شأن و تنزل جایگاه اجتماعی. هیچکس حاضر نشد، حتی در دانشکده، حرف‌های دوستم را باور کند. از خودم گرفته تا بقیه. اینقدر به اکتشافاتش خندیدیم که بی‌خیال شد و تا آخرین روزهای دانشگاه، حرفی از کار تازه‌اش نزد. الان که یکی دو سال از آن موقع گذشته، دوست من در یکی از بزرگترین کارخانه‌های سیمان کشور، مدیر خط تولید است.
جالب این که امتیاز اکتشافاتش را به یک شرکت آلمانی که در دوبی شعبه دارد، فروخت و با پول آن کشف، خانه‌ای خرید و ماشین و بعد هم ازدواج کرد و... ای کاش کسی پیدا می‌شد که می‌زد توی سر من و می‌گفت: " آدم به یک کشف تازه نمی‌خندد. حداقل می‌توانی این موضوع را به چهارتا آدم وارد بگویی تا اگر امکان داشت..."
نمی‌دانم قرار است در فصل بارندگی، چند نفر قربانی خنده‌های من و امثال من شوند. فصلی که خیلی هم دور نیست و از همین حالا می‌توان صدای پایش را روی بام سفالی خانه‌های شمال شنید.




روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news39552.html