«افضل التواریخ مظفری» - افضل الملک کرمانی-گندم هر روز درمیدان کم آمد و آوردن آرد به خبازخانه دیر رسید و کسر آورد خبازان و اهل شهر محتاج به گندم خمسه و ساوه و عراق شدند...
و خبازان قیمت نان را بالا بردند و در آرد سبوس و خاک اره و بعضی چیزهای دیگر مخلوط کردند و بر نمک نانها افزودند و شاطران نانواخانه به دستور استادان خبازخانه در پختن نان و نان در آوردن از تنور اهمال میکردند که مردم در دکه نانوایی دو پشته و سه پشته جمع شوند و از نبودن نان هراسان شوند و به قیمت گران بخرند و اگر از هر ده سیر نان هفت سیر نان به ایشان دادند از بیش و کم دم نزنند و به بردن همان هفت سیر نان به جای ده سیر قانع شوند.
بر اثر این اوضاع قیمت گندم بالا رفت و ملاکین گندمهای خود را در انبار ذخیره کرده منتظر شدند که قیمت خروار گندم را به پنجاه تومان و بیشتر برسانند.
از برای انجام این کارحاجی محمد حسن کمپانی امین سابق دارالضرب را برگزید. مجلس انتظام نرخ، به ریاست حاجی محمد حسن کمپانی امین الضرب نخستین کاری که کرد این بود که از مالکان و محتکران گندم و جو خواست تا گندم خود را که به خرواری بیست تومان رسیده بود به خبازان بدهند و بهای آن را از قرار خرواری ده تومان دریافت کنند.
|