سفر میرزا ابوالحسن ایلچی به انگلستان- « وقتی که سفیر فوق العاده ایران به خاک انگلستان رسید در شهر پلایموت در مهمانخانه بسیار خوبی برای او منزل تهیه نموده بودند. سفیر ایران این قبیل محلها را عموما کاروانسرا مینامید. اطاق سفیر با آیینههای قدی که در ایران برای رجال متشخص و آبرومند تهیه میکنند مزین بود. سفیر میگفت این قبیل منازل شایسته پادشاهان میباشد و هنگام شام از بشقابهای متعددی که روی میز چیده بودند به حیرت افتاده بود صاحب مهمانخانه به تصور این که برای مشرق زمینیها رختخواب بسیار گرم باید تهیه کند تعداد زیادی پتوی ضخیم روی تخت سفیر ایران انداخته بود و سفیر ایران که از شدت گرما نتوانسته بود بخوابد ناچار نیمههای شب از روی تختخواب برمیخیزد و در ایوان و سرسرا گردش میکند. مستخدمین مهمانخانه که این وضع را مشاهد مینمایند به دنبال او راه میافتند ولی مقصود او را نمیفهمند.
صبحگاهان یک دستگاه کالسکه برای همراهان سفیر کرایه میکنند و با این که کالسکه مزبور گنجایش 6 نفر مسافر را داشته است بیش از 4 نفر در آن سوار نمیشوند. سرانجام پس از این که وسایل نقلیه بیشتری فراهم میآورند مامورین ایران مثل این که میخواهند از جاده خطرناکی عبور کنند تفنگهای خود را سر دست میگیرند و هرچه به ایشان گفته میشود که همه جا امن و آرام است باور نمیکنند.
کالسکهای که برای وزیر مختار ایران تهیه شده بود خیلی آراسته و مجلل بود و سفیر ایران از این بابت خیلی خوشحال به نظر میرسید و از سرعت سیر آن تعجب مینمود.
در فاصله دو منزلی لندن 2 نفر از اعضای وزارت امور خارجه به استقبال آمدند و تبریک ورود گفتند ولی وزیر مختار ایران هر آن انتظار عده دیگری را میکشید و تصور مینمود که در این جا هم مثل ایران باید یکی از معاریف محل یا جمع کثیری به استقبال او بیاید و هرچه به او تذکر داده میشد که در انگلستان چنین رسمی معمول نیست باور نمیکرد و عدم انجام چنین مراسمی را یک نوع بیاحترامی نسبت به خود تلقی مینمود و معلوم بود که اظهارات اینجانب نیز در این زمینه بیشتر او را ناراحت میکند.
|