جنگل طلسم شده، سفر به سرزمین مردگان، دختری که ناپدید میشود، یک دلال اسلحه و بازگشت جنگیر
از میان فیلمهای روز، 5 فیلم را انتخاب کردهایم که به آنها بپردازیم. این فیلمها عبارتند از: جنگیری امیلی رز، عروس مرده، برادران گریم، ارباب جنگ و پرونده پرواز. دلیل انتخاب این 5 فیلم این است که اولا نسبت به سایر فیلمهای اکران، آثار مطرحتری هستند و میشود به جزئیات آنها پرداخت و به اصطلاح "حرفی برای گفتن" دارند و ثانیا این که دارند خوب میفروشند. البته فیلمهای آشغال دیگری هم هستند که خوب میفروشند، ولی ما با آنها کاری نداریم. در این بررسی اجمالی، نه میخواهیم قضاوتهای آنچنانی بکنیم و با نقد جدی آنها، جنبههای مختلفشان را بشکافیم و نه میخواهیم بیخودی از آنها تعریف بکنیم. قصد این است که با مروری بر این فیلمها، اطلاعاتی را بدهیم که موقع دیدنشان به درد میخورد. یکی از این فیلمها انیمیشن است، دومی ترسناک است، سومی جنگی است، چهارمی هیجان و تعلیق دارد و پنجمی معمایی و تاریخی است. پس جنس جور است و با همه جور فیلمی سر و کار داریم:
عروس مرده
اثر ماندگار دیگری از تیم برتن
تیم برتن را حتما میشناسید، کسی که "ادوارد دست قیچی" را با شرکت جانی دپ و نیونا رایدر ساخت و نشان داد که چه استعداد غریبی در قصهگویی دارد. همچنین "ادوود" که درباره یک فیلمساز ناکام قدیمی بود. سال 2000 از تیم برتن "سیاره میمونها" نمایش داده شد که کار ناامیدکنندهای بود، اما چند سال بعد "ماهی بزرگ" را ساخت و بار دیگر چشمها را خیره کرد. این وسط، او یک انیمیشن بلند ساخت به اسم "کابوس پیش از کریسمس" در سال 1993. این کار خیلی مورد توجه قرار گرفت، به طوری که بیش از یک دهه پس از آن، برتن انیمیشن دیگری ساخته که حرف و حدیثهای زیادی پیرامون آن است.
اسم این فیلم "عروس مرده" است. نقشهای مختلف این انیمیشن را با صدای بازیگران بزرگ میشنویم. جانی دپ جای ویکتور، امیلی واتسن (بازیگر فیلم شکستن امواج) جای ویکتوریا، هلنابونهام کارتر (همسر تیم برتن و بازیگر فیلم ماهی بزرگ) جای امیلی، آلبرت فینی (بازیگر قتل در قطار سریعالسیر شرق و ماهی بزرگ) به جای پدر ویکتوریا و.... داستان درباره زوجی است که هنوز همدیگر را ندیدهاند. خانوادههای ثروتمند اینها، قبلا قرار ازدواج را گذاشتهاند و حال این 2 قرار است همدیگر را ملاقات کنند. ویکتور و ویکتوریا به محض دیدن یکدیگر، به هم علاقهمند میشوند و شروع میکنند به تمرین جملههایی که در مراسم ازدواج در کلیسا باید بگویند. ویکتور به طرز عجیبی جملههایش را فراموش میکند. به همین خاطر از آنجا بیرون میآید و در یک گورستان همه جملهها را از نو تمرین میکند. حلقهای که باید به ویکتوریا بدهد را داخل گیاهی میکند که آن نزدیکیهاست. بعد میفهمد که این گیاه نیست، بلکه انگشت خشک شده یک جنازه است که از قبر بیرون زده. بنابراین ناخواسته، به ازدواجش با یک دختر مرده رسمیت میدهد. این دختر امیلی نام داد و پیش از ازدواجش از دنیا رفته. ویکتور پا به دنیای مردگان میگذارد. در مراسم ازدواج او، همه فامیلهای امیلی که اسکلتهای متحرک هستند شرکت دارند. خانواده ویکتوریا از غیبت ویکتور استفاده میکنند و دخترشان را به عقد یک آدم پولدار دیگر در میآورند. فیلم "عروس مرده" خیلی از مایههای آشنای سینمای تیم برتن را دارد. در درجه اول تنهایی یک آدم ساده که تصادفا پی به چیزهای عجیب و غریب میبرد. دوم این که همچون همیشه در فیلمهای تیم برتن شاهد 2 دنیای بسیار متفاوت هستیم که در یکی ریاکاری و پدرسوختگی رواج دارد و در دیگری صمیمت و اعتماد و دوستی. در "عروس مرده" دنیای مردگان، دنیایی با صفا و شادمان نشان داده میشود، برخلاف دنیای زندگان که پر از آدمهای کلک و رند است. همچون همیشه دنی الفمن موسیقی متن این فیلم تیم برتن را هم ساخته و جانی دپ یک بار دیگر با تیم برتن همکاری میکند. این کارگردان دوست داشتنی سینما، جزو معدود آدمهایی است که از کنار فیلمهایش نمیشود براحتی عبور کرد و بیتفاوت ماند. در "عروس مرده" او با آزادی بیشتری، چیزهای مورد علاقهاش را به تصویر کشیده.
جن گیری امیلی رز
اعترافات یک کشیش
ظاهرا در میان مسیحیهای معتقد، رسم است که آدمها میروند پیش کشیشها و اعتراف میکنند، اما در "جن گیری امیلی رز" این کشیش فیلم است که آنچه را دیده و فهم کرده، میخواهد اعتراف بکند. ماجرای فیلم درباره دختری است که در مواجهه با یک موجود نامریی قرار میگیرد. این موجود مرموز، وجود دختر را تسخیر میکند و به درون او راه مییابد. این دختر که امیلی رز نام دارد، از حالت تعادل خارج میشود و از این به بعد یک اهریمن وحشتناک است. برای نجات او از کشیش میخواهند تا با عملیات جنگیری، روح پلید را از بدن او خارج کند. در میانههای کار امیلی رز میمیرد و کشیش به اتهام قتل دادگاهی میشود. کلیسا که از این اتفاق دل خوشی ندارد به کشیش دستور میدهد تا اتهام را بپذیرد و قال قضیه را بکند، اما کشیش دلش میخواهد به بهانه فرصتی که در دادگاه به دست آورده، حقایقی از این مسئله را افشا کند. نقش کشیش را در این فیلم تام ویلکینسن بازی میکند. امیلی رز هم جنیفر کارپنتر است. نکته جالب توجه درباره این فیلم این است که شهره آغداشلو هم نقش کوتاهی دارد. فیلم "جنگیری امیلی رز" دقیقا براساس فیلم معروف "جن گیر" ساخته شده است. با این تفاوت که اسکات دریکسن، کارگردان این فیلم، خواسته تا رمز و راز بیشتری به قضیه بدهد. در هر 2 فیلم، 2 دختر (با فاصله سنی) دچار فروپاشی روانی میشوند و در هر دو فیلم کشیش هایی هستند که به نجاتشان میآیند. در فیلم "جن گیر" که ویلیام فریدکین آن را ساخت، در پایان یکی از کشیشها پس از تسخیر شدن توسط شیطان خودش را میکشد و دختری که شخصیت اصلی فیلم است نجات پیدا میکند اما در «جن گیری امیلی رز» دختر میمیرد و کشیش میخواهد پرده از این راز بردارد. چند سالی است که بحث عمده سینمای وحشت هالیوود، معطوف شده روی اقتباس از فیلمهای ترسناک ژاپنی، فیلمهای معروفی مثل «حلقه»، «حلقه 2»، «کینه» ، «آب سیاه» و ... هم فروش خوبی داشتهاند و هم تبدیل به یک جریان مهم شدهاند، اما در ماههای اخیر 2 فیلم «جن گیری امیلی رز» و «سرزمین مردگان» (به کارگردانی جورج رومرو) خارج از قواعد سینمای ترسناک ژاپن، تماشاگران را غافلگیر کردهاند.
ارباب جنگ
قصه یک دلال بین المللی اسلحه
ماجرای اصلی درباره یک آدم پولدار اواکراینی است که در آمریکا زندگی میکند. او یک دلال اسلحه است و تسلیحات مورد نیاز را به نقاط مختلف جهان ارسال میکند، به آفریقا به خاورمیانه و جاهای دیگر. زنش نمیداند که شغل شوهر چیست. تنها فکر میکند او تاجری است که روی دریا شغل موفقی دارد. این آقا که یوری اولف نام دارد و نقشاش را نیکلاس کیج بازی میکند، پس از سالها فعالیت ناگهان به خودش شک میکند.
از خودش میپرسد نکند این کاری که او میکند مرگ و میر آدمهای بیگناه زیادی را به همراه داشته باشد. در همین هنگام یک مامور کار کشته پلیس بینالمللی دنبال اوست و ردش را پیدا میکند، همچنان که یوری دارد روی بازار اوکراین یعنی زادگاهش کار میکند. این که میتواند اسلحه به آنها بفروشد یا نه. افسر پلیس که نقش او را ایتان هاوک بازی میکند، این دلخوشی را دارد که با دستگیری یوری، میتواند جان میلیونها آدم را نجات بدهد. فیلم «ارباب جنگ» را اندرونیکول ساخته. او در سینمای آمریکا کارگردان درجه یکی نیست اما با فیلمش نشان میدهد که قدرت خیلی خوبی دارد تا از قصههای بارها گفته شده، روایتهای تازهای ارائه بدهد. این فیلم، تقریبا یک اثر جنگی است اما با نگاهی دیگر و رویکردی متفاوت. نیکلاس کیج در ایفای نقشه یوری، خوب ظاهر میشود او یک بار در سال 1994 به خاطر فیلم «ترک لاس وگاس» جایزه اسکار را گرفت.
پرونده پرواز
هیچکاک در هواپیما
روبرت اشونتکه نام چندان مطرحی نیست و کسی اصلا فکرش را هم نمیکرد که این چهره ناآشنا با ساختن یک فیلم بسیار موفق، اینقدر اسم درکند. در فیلم او جودی فاستر نقش اصلی را بازی میکند. بازیگری 43 ساله که سالهاست در نقشهای مختلف میدرخشد و مدتی پیش هم بخت خود را در عرصه کارگردانی آزمود. جودی فاستر که در اواخر دهه 80 تا اواسط دهه 90 یک سوپر استار تمام عیار بود، طی یک دوره کم کاری، موقعیت خودش را از دست داد. در این مدت او روی پروژهای کار کرد که مربوط میشد به ساختن مستندی درباره زندگی و شخصیت لنی ریفشتان، فیلمساز آلمانی مورد علاقه آدولف هیتلر. چند سال پیش او در فیلم «اتاق وحشت» ساخته دیوید فینچر بازی کرد و پس از تجربههای نه چندان موفقی مثل «تماس» حالا شاهد یکی از مطرحترین فیلمهای سال هستیم با بازی درخشان جودی فاستر. «پرونده پرواز» درباره یک وضعیت بسیار پیچیده و غیر قابل توصیف است. ماجرا از جایی شروع میشود که زنی به نام کایل پرات همراه دخترش جولیا، راه میافتند به سمت آمریکا. آنها در هواپیما هستند. کایل یک متخصص مجرب وکار آزموده است در زمینه تاسیسات هواپیمایی. او مدتی قبل همسرش را از دست داده و حالا راهی آمریکاست برای به خاک سپردن او. در بین راه، خوابش میگیرد و وقتی از خواب بلند میشود در کمال تعجب میبیند که جولیا در کنارش نیست. کایل شروع به جست و جو در هواپیما میکند و سراغ سوراخ سنبههایی میرود که با آنها آشنایی دارد، اما جولیا را پیدا نمیکند. خلبان و دستیارش سعی میکنند به کایل کمک کنند.
پس از مدتی، خلبان و همراهش، در تماسی با محل پرواز، مطلع میشوند که شخصی به نام جولیا به هواپیما وارد نشده و کایل به تنهایی سوار شده. در حالی که همه چیز به شکل عجیبی قاطی شده، اطلاعات تازهای به دست میآید. براساس این اطلاعات جولیا مدتی قبل همراه پدرش در جریان یک حادثه کشته شده است. این ماجرای عجیب و غریب فیلم «پرونده پرواز » را به یک تریلر هیچکاکی تبدیل میکند. فیلم سرشار از صحنههای هیجان انگیز است که به شکل استادانهای به تصویر کشیده شدهاند.
برادران گریم
ماموریت سخت برادران ناقلا
تری گیلیام را با فیلمهای «دوازده میمون» و «برزیل» میشناسیم. او در تازهترین ساختهاش «برادران گریم» به سراغ یک ماجرای تاریخی رفته تا از اول آن، فیلمی خوش ساخت در بیاورد. قصه درباره 2 تا برادر است به نامهای جیکوب گریم و ویلهدم گریم با بازی هیث مجرومت دیمون. این 2 برادر که بعدها آدمهای مهمی در ادبیات آلمان شدند، در سالهای جوانیشان کارهای جادوگری عجیب و غریب میکردند و از این راه پول به دست میآوردند. اینها در روستاها و دهکدههای مختلف، مردم را سر کیسه میکنند تا این که میرسند به یک دهکده مرموز که رئیس آنجا آدم تیز و واردی است. او به سرعت دست 2 برادر را میخواند، اما به روی خودش نمیآورد و به آنها پیشنهاد یک ماموریت مهم را میکند. ماموریت از این قرار است که این 2 تا باید بروند و بفهمند که چرا بچههای این منطقه به طور عجیبی ناپدید میشوند. این 2 برادر به همراه نماینده رئیس آنجا راه میافتند به سمت جنگلی طلسم شده و سراغ فردی میروند که مسبب اصلی این ماجراهاست. آنها با زنی روبه رو میشوند که ملکه میرور است. او 500 سال عمر دارد و قادر است همه چیز را طلسم کند. برادران گریم سعی میکنند طلسم او را بشکنند.
بازیگر نقش ملکه میرور یا همان زنی که همه چیز را طلسم کرده کسی نیست جز مونیکا بلوچی. بازیگری که با «مالنا» به چهرهای مطرح در عرصه بینالمللی تبدیل شد و حالا یک ستاره نامدار سینماست و در تازهترین ساخته برتران بلیه هم بازی کرده است.
|