من مرد طبیبم! |
هموطن , سه شنبه 19 مهر 1384 - ساعت 12:29 |
جحی در قحط سالی گرسنه به دهی رسید و شنید که رئیس ده رنجور است. |
جوامع الحکایات-جحی در قحط سالی گرسنه به دهی رسید و شنید که رئیس ده رنجور است، آنجا رفت گفت من مرد طبیبم. او را پیش رئیس بردند. اتفاقا در خانه ایشان نان میپختند. گفت علاج او آن است که یک من روغن و یک من عسل بیارید؛ عسل و روغن را در کاسه کرد و نانی چند گرم شکست. |
روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com |
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news46220.html |