اگر براي جدايي از همسرتان، تشكيل پرونده دادهايد، بايد مواظب باشيد و طوري برخورد كنيد كه وضعيت آشفته خود را از آنچه كه هست بدتر نكنيد. شايد فرصتي پيش بيايد كه خود شما بتوانيد از تقاضاي طلاق صرفنظر كنيد.
در اين ميان، چيزهايي كه ممكن است در نظر شما بياهميت جلوه كند، ارزش زيادي پيدا ميكند و حتي ممكن است در زندگي مشترك شما سرنوشتساز باشد.
1- ممكن است شما كه قصد جدايي از همسرتان را داريد، براي اين كه همسر خود را مقصر نشان دهيد و دلسوزي و حمايت دوستان و فاميل را به خود جلب كنيد، در مورد همسر خود نزد آنان بدگويي كنيد. ممكن است در اين ميان عدهاي فرصتطلب و دشمن دوستنما بخواهند از اين فرصت استفاده كنند و بديهاي همسر شما را از آنچه كه هست بزرگتر جلوه دهند كه اين باعث ميشود شما بيشتر از همسر خود بيزار شويد و فرار كنيد.
2- اگر احساس كرديد كه همسرتان پشيمان شده او را مجبور نكنيد كه در مقابل آشنايان و دوستان اعتراف كند كه اشتباه كرده چون ممكن است از فكر زندگي مجدد با شما منصرف شود و از روي لجبازي براي طلاق پافشاري كند.
3- ممكن است شما به خاطر وضعيت ناراحتكنندهاي كه به خاطر درخواست طلاق برايتان ايجاد شده، خيلي پريشان و ناراحت شويد. اين وضعيت ممكن است شما را نسبت به كارهاي ضروري و شخصي روزمره بيتفاوت و بيعلاقه كند. مثلا ممكن است ميل به غذا خوردن را از دست بدهيد و آنقدر گرسنگي را تحمل كنيد كه دچار ضعف شويد و چون عقل سالم در بدن سالم است وقتي ضعف و گرسنگي غلبه كرد، ديگر فكرتان درست كار نميكند و در نتيجه نميتوانيد براي جدايي از همسرتان، تصميم درست و خردمندانهاي بگيرند.
4- بعضي از زوجين – شايد شما هم جزو اين دسته باشيد - براي رهايي از استرس و ناراحتي به خاطر طلاق، بدون تجويز پزشك از داروهاي خوابآور و مسكن استفاده ميكنند كه اين داروها مسلما اثر سوء بر جسم و اعصاب آنها خواهد داشت.
5- حتي ممكن است برخي از شما به جاي صحبت با افراد متخصص، آگاه و دلسوز در مورد جدايي از همسر، ارتباط خود را با دوستان و آشنايان كاهش دهيد يا حتي قطع كنيد. اين انزوا و گوشهگيري به جاي اين كه به شما احساس آرامش بدهد، بيشتر شما را آشفته و مضطرب خواهد كرد چون وقتي انسان در شرايط دشوار و استرسزا قرار ميگيرد، رفت و آمد با كساني كه دوستشان دارد و يا قابل اعتماد هستند، ميتواند باعث احساس امنيت و آرامش شود.
6- معمولا زن و شوهري كه قصد جدايي از يكديگر را دارند بارها و به طور مكرر با يكديگر جر و بحث كردهاند و يا بارها دعوا و با يكديگر قهر كردهاند و چون بعد از هر دعوا يا قهر و آشتي نتوانستهاند يك راه حل مناسب براي مشكلشان پيدا كنند، فكر ميكنند كه زندگي مشترك غيرممكن و بيفايده است. در صورتي كه چنين افرادي بايد هميشه به ياد داشته باشند كه همه دعواها و قهرها لزوما منجر به طلاق نميشود. چه بسا ممكن است اگر با يك فرد باتجربه و متخصص در اين مورد صحبت كنند، مشكلات شان رفع شود و از درخواست طلاق پشيمان شوند. |