دلایل متعددی برای بی اشتهایی کودک شناخته شده است. در اغلب موارد ریشه این مشکل، مقابله و ناسازگاری کودک با والدین است که پافشاری آنها در تشویق کودک به غذا خوردن، مسئله را تشدید می کند.
اگر شما هم در این باره با کوچولوی خود مشکل دارید، حتما ادامه مطلب را دنبال کنید:
همان طور که گفته شد علل زیادی در بی اشتهایی کودک دخیل است؛ اما می توان چهار مورد اصلی را ذکر کرد:
۱) دلایل عفونی و بیماری های عمومی، عفونت های معمول ویروسی مانند گریپ، سرخجه، سرخک، اوتیت و...، عفونت های باکتریایی از جمله عفونت ادراری، دستگاه گوارش، ریه و... و بیماری های عمومی نادر و خطرناک مثل بیماری های خونی با از دست دادن اشتها همراه هستند.
۲) حساسیت دستگاه گوارش به گلوتن، پروتئین شیر گاو، ساکاروز و... بی اشتهایی را در پی دارد.
۳) اشتباهات پیش پا افتاده رژیم غذایی مانند رعایت طولانی مدت و بی اندازه رژیم غذایی شیری یا شیر و آرد به شکل بی اشتهایی بروز می کند.
۴) مشکلات روانشناسی درواقع رایج ترین علل هستند.
آزمایش پزشکی برای تشخیص علت از دست دادن اشتها لازم است. پس از معاینه، پزشک راهنمایی هایی به والدین می کند تا دلایل روانی مسئله و اشتباهات تربیتی کودک را بشناسند.
● تشخیص بی اشتهایی روانی نوزادان
▪ آغاز بی اشتهایی
معمولا حدود ۴ یا ۶ ماهگی است که مشکلات تغذیه آغاز می شود و یک سلسله واکنش ها در برابر آن به وجود می آید. در ابتدا شیرخوار مقداری از شیر داخل شیشه را که به تدریج با بزرگ شدن او بیشتر شده، باقی گذاشته و نمی خورد. نگرانی های مادر از همین جا شروع می شود. به تدریج کودک با زبان، شیشه را از دهان بیرون می آورد و با نزدیک شدن شیشه یا قاشق غذا، سرش را برمی گرداند. در صورت پافشاری مادر، او لثه ها را به هم می فشارد، سر را برمی گرداند تا از قاشق فرار کند و آنچه را مادر به زحمت به دهانش فرو داده، بیرون می ریزد. حالت تهوع و بعد استفراغ دیده می شود و به تدریج بی اشتهایی باقی می ماند. در نتیجه منحنی رشد کودک، ثابت می ماند اما او همچنان در وضعیت عمومی عالی قرار دارد: فعال، سرزنده، هوشیار، کنجکاو، نیرومند، شاد و با شور و هیجان است.
آزمایش بالینی کاملا طبیعی است و مشکلی نشان نمی دهد!
هیچ مشکل بدنی در این کودک شاد، فعال و سرزنده دیده نمی شود درحالی که مادر نگران، سردرگم یا عصبانی است. معمولا پزشک در حین سؤال از مادر و شنیدن سخنان او، از شادمانی و هیجان کودک متعجب می شود. مادر از امتحان تمام روش های ممکن برای غذا دادن به کودک همراه با قصه، آواز، بازی، تماشای فیلم، زور و اجبار، تشویق اینکه دیگران غذایش را می خورند و... نتیجه ای نگرفته، خسته و کلافه شده است. او مجبور می شود نیمه شب درحالی که کودک خواب است، شیشه شیر را در دهان او بگذارد و پس از ساعتی تلاش و به کار بردن ترفندهای مختلف، استفراغ کودک او را بیش از پیش ناراحت و نگران می کند.
شخصیت والدین در این زمینه اهمیت بسیار زیادی دارند و رفتار اکثر آنها در برابر بی اشتهایی کودک، تقریباً یکسان است: نگران و اغلب عصبانی هستند و بیش از حد به اشتهای فرزند توجه دارند.
معمولا مادر سعی می کند هر طور شده با غذا نخوردن کودک مقابله کند. این حالت گاه با بازی و خنده و با گفتن جملاتی مانند «هواپیما آمد دهانت را باز کن، الان آقا خرگوشه غذا می خوره، بابا بیا غذای نی نی را بخور و...» همراه است. گاه نیز مادر به زور متوسل می شود و روش هایی مثل گرفتن دست و پای بچه، گرفتن بینی و مجبور کردن او به باز کردن دهانش و... را به کار می گیرد و یا در خواب به او غذا می دهد.
▪ بی اشتهایی چگونه باقی می ماند؟
در ابتدا که کودک اشتها به غذا خوردن را از دست می دهد، یک اشتباه دیده می شود: مجبور کردن او به غذا خوردن.
معمولا در پی یک بیماری عفونی موقت، واکسن زدن و درآوردن دندان، کودک اشتهای چندانی ندارد. در این مواقع، پدر و مادر به شرایط فیزیولوژیک کودک، مقدار خواب و اشتهای کم اما طبیعی او توجهی ندارند. از طرف دیگر، اشتباه در نتیجه اطلاعات غلط به وجود می آید. زور و اجبار خوردن برخی مواد غذایی، کشمکش بین مادر مضطرب و کودک بی اشتها را تشدید می کند. بسیاری از پزشکان بر این عقیده اند که تحمیل ساعت مشخص، اندازه گیری دقیق مقدار غذا و رعایت نکات باتوجه به نوشته های یادداشت شده، در مادران بسیار خشک غیر از مادران کاملا مطیع و آرام دیده می شود.
وارد کردن خوراکی های جدید به برنامه غذایی، غذاهای غلیظ، طعم های مختلف، کنار گذاشتن شیشه، استفاده از قاشق و تغییر در ساعت غذایی از جمله موارد بروز اختلاف مادر و کودک است.
همچنین گاه مادر عقیده دارد که کودک نباید هیچ حقی در انتخاب غذای خود داشته باشد و فقط هر آنچه را که او صلاح می داند باید بخورد که این امر نشان دهنده تحکم اوست. از دیگر مواردی که باید اشاره کرد از شیر گرفتن کودک، بدون رعایت نکات ظریف و آرامش است که شیوه ای خشک و بی رحمانه است. این اتفاقات جزئی، پیامدهای قابل توجهی را در پی دارد زیرا مادر که در رابطه عاطفی و عاشقانه خود مشکل دارد و ناراحت است، سعی می کند تا به فرزندش تحکم کند. کودک مقاومت می کند و مادر خشونت به خرج می دهد. در هر وعده غذایی، این درگیری بیشتر می شود. خشونت و تحکم، مقاومت کودک را تشدید می کند. غذا خوردن که با لبخند شروع شده، باگریه، جیغ، عصبانیت و دندان قروچه (اگر کودک دندان داشته باشد) تمام می شود.
▪ کشمکش و ناراحتی
مطمئناً زمانی که سعی کنیم مقاومت کودک را با زور و خشونت پاسخ دهیم؛ هر چند که او کوچک هم باشد، واکنش مخالفی را در او به وجود می آوریم که به مرور و تکرار، برایش عادت می شود. در نتیجه کودک حتی بدون اینکه غذا را بچشد، از خوردن امتناع می کند.
هیچ یک از روش های مستبدانه نتیجه ندارد و والدین وقتی با پزشک مشورت می کنند، این نکته را به خوبی می شناسند زیرا قبلا این روش ها را امتحان کرده اند. برای مادر بسیار ناراحت کننده است که کودکش غذایی را که او با دقت و محبت آماده کرده، نخورد. این حالت به شدت و به طور غریزی احساسات مادرانه را جریحه دار می کند.
غذا دادن به فرزند، نخستین وظیفه یک «مادر خوب» محسوب می شود. وقتی که کودک بی اشتهاست، مادر فورا به بیماری های خطرناک فکر می کند، اضطراب و نگرانی، خواب را از چشمانش می گیرد و نزدیک شدن به هر وعده غذا، برای او واقعا رنج آور است.
وقتی که شخص سومی مانند پرستار یا مادربزرگ به کودک غذا می دهد، از هر چیز در دنیا برای مادر بهتر است. دیدن غذا خوردن کودک آن قدر برای او لذت بخش است که نمی داند باید چگونه نذرهایش را ادا کند.
چند توصیه به والدینی که کودکشان غذا نمی خورد:
۱) نگران نباشید! وقتی که مشکلی در آزمایشات بالینی و معاینات پزشک دیده نشود، نشان می دهد کودک سالم است.
۲) زور و اجبار را کنار بگذارید. تحت هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی کودک را به خوردن چیزی که دوست ندارد، وادار نکنید.
۳) به خود نبالید! وقتی کودک غذا می خورد دلیل نمی شود که به خود ببالید. غذا خوردن یک فضیلت نیست، بلکه یک نیاز است. ما غذا می خوریم تا زنده بمانیم، نه اینکه پدر و مادر را خوشحال کنیم.
۴) محبت زیاد؛ نه! در ساعت غذا خوردن، هر کس هرچه را دوست دارد، برای خود می کشد. اگر کودک این یا آن غذا را نمی خواهد، چیز دیگری برایش بیاورید اما مجبورش نکنید بچشد و به سلیقه خودتان نباشد. خصوصا توجه داشته باشید، ظرف غذایی که نخورده با چیزی که دوست دارد، عوض نکنید. چند روزی غذایی که دوست دارد برایش بیاورید، حتی اگر هر روز تکراری شود.
۵) کوتاه بودن مدت غذا خوردن! غذا خوردن نباید بیش از نیم ساعت طول بکشد. اجازه ندهید کودک ساعت ها با گوشت و سبزیجات داخل بشقاب بازی کند. مجبورش نکنید ظرف غذا را تمام کند. حتی اگر بشقاب دست نخورده باقی مانده، پس از ۱۰دقیقه ظرف را بردارید؛ بدون اینکه حرفی بزنید و ظاهری ناراحت، نگران، افسرده، عصبانی، متاثر و کلافه به خود بگیرید. تصور کنید که جلوی دوربین هستید و باید فیلم کمدی بازی کنید.
۶) بشقاب غذا را خیلی پر نکنید! برای بچه ای که اشتهای زیادی ندارد، مقدار کمی غذا در بشقاب بریزید (۲ تا ۳قاشق گوشت یا پوره...) و اگر غذایش را تمام کرد و میل داشت دوباره برایش بریزید. وقتی که کودک خیلی گرسنه نیست، دیدن بشقاب پر برایش ناراحت کننده است. شما باید کودک را در حالتی قرار دهید که فعال باشد و اگر میل داشت، خودش تقاضا کند.
۷) هیچ خوراکی بین وعده های غذایی! بین وعده های غذایی هیچ خوراکی به کودک ندهید. خوراکی هایی را که می تواند بردارد، مخفی کنید تا در وعده بعد گرسنه باشد. غریزه او را به اطاعت و تسلیم وادار می کند.
۸) چگونه؛ نه! هرگز مقابل کودک در مورد اشتهایش صحبت و اظهارنظر نکنید. اگر غذا نمی خورد، تنبیه اش نکنید! در صورتی که غذا خورد، جایزه ندهید! در حضور کودک راجع به مشکلات تغذیه، صحبت نکنید. طوری رفتار نکنید که متوجه شود از غذا نخوردنش، ناراحت و عصبانی می شوید. اگر کلافه و عاصی می شوید، جای دیگری این فشار روحی را آرام کنید.
۹) مراقب توصیه های عجیب باشید! به پیشنهادهای عجیب و غریبی که اطرافیان در این باره می دهند، توجه داشته باشید.
۱۰) از زیاده روی دوری کنید. فراموش نکنید که ما زیاد غذا می خوریم؛ چرا که شیوع چاقی و فشار خون بالا از جمله عواقب آن است.
کودکی که از حد نیاز بیشتر غذا می خورد را باید پیش پزشک برد، نه کودکی که غذایش کم است و رشد طبیعی دارد.
دلیل نمی شود که چون غذا کم می خوریم پس رشد کندی داشته باشیم؛ بلکه چون به آرامی رشد می کنیم غذا کم می خوریم!
اگر این توصیه ها را به کار برید، متوجه می شوید؛ طی چند روز، کودک فقط چیزهایی مانند دسر را که دوست دارد می خورد و از خوردن گوشت و سبزیجات امتناع می کند. معمولا نیز چیزی نمی خورد و به خوردن یک تکه نان بسنده می کند. وحشت زده و مضطرب نشوید. صبر داشته باشید. فرزندتان مریض نمی شود.پس از ۳، ۸ یا ۱۵ روز اگر کاملا این توصیه ها را عمل کنید، او با توجه به نیازهایش غذا می خورد و این سیکل معیوب تمام می شود. |