او سفر را از 13 سالگي شروع كرده است و شيرينترين خاطرهاش فتح دماوند در روز تولد 18 سالگياش و شنا كردن دو ، سه هزار كيلومتري عرض درياچه ولشت در كلاردشت است. او در بسكتبال و شنا مهارت دارد. دورههاي صخره نوردي را گذرانده و در رشته دبيري رياضي تحصيل كرده است.
او دوستان و آشنايان را با خود به كوه ميبرد و يك گروه كوهنوردي بانوان به اسم هماوند را به ثبت رسانده و در نهايت دريافت كه سفر كردن را از همه چيز بيشتر دوست دارد.
كلاسهاي راهنماهاي تور، دورههاي راهنمايان فرهنگي (آشنايي با فرهنگ شهرها و آثار تاريخي ، موزهها و...) دورههاي مختلف طبيعتگردي و... را گذرانده است. كار با استاد اينانلو (كسي كه حدود 3 ميليون كيلومتر در ايران سفر كرده و در اين زمينه داراي تجربيات فراواني است) هم جزو تجربيات اوست و اولين راهنماي دختر تورهاي ماجراجويانه در ايران است.
هما داوري يك راهنماي تور است كه در راهنمايي تورهاي مختلف تخصص دارد و سفرهاي بسيار رفته است. براي كسب اطلاعات درباره سفر از او خواستيم ما را ياري كند.
او تورها را به اين صورت تقسيمبندي ميكند:
1- تورهاي شهرگردي ديدار از آثار تاريخي آن منطقهاي است كه ميروند. اقامت در هتل است. صبحانه و ناهار و شام در رستوران و فهرستبندي شده و در واقع هيچ زحمتي متوجه مسافر نيست.
2- تورهاي طبيعتگردي به اين شكل است كه هر كس كولهپشتي و كيسه خواب و قاشق و چنگال و... خودش را برميدارد و ميرويم در دل طبيعت و تورگردان بايد تمام اكوسيستم آن منطقه از قبيل زمينشناسي، گياهشناسي و حيوانات و آب و هوا را براي افراد تشريح كند. فرد بايد تا آخر تور محو محيط و طبيعت باشد و وظيفه تورگردان آگاهسازي است. تورهاي طبيعتگردي شامل كويرگردي (ايران بزرگترين پهنههاي كويري را در جهان دارد)، پرندهنگري (در تالابها)، كوهنوردي، جنگلنوردي، تورهاي حيات وحش و تورهاي ورزشي ميشود. تورهاي طبيعتگردي در ايران براي گردشگرهاي خارجي بسيار جذاب است.
3- تورهاي ماجراجويانه كه تخصصيتر هستند. شامل كارهايي مثل پرواز با پاراگلايدر، غواصي، قايقراني در رودخانههاي خروشان كه در حال حاضر در رود سفيدرود و اروند تورهايي برگزار ميشود و... كه حس ماجراجويانه و قواي جسماني از لازمه اين تورهاست.
داوري راجع به تورهاي يكروزه و چند روزه گفت: تورهاي يكروزه براي كساني است كه ميخواهند از شهر و شلوغي خلاص شوند. فرد با جمعي كه اصلا نميشناسد همسفر ميشود و با برنامهاي از پيش تعيين شده توسط كس ديگري به سفر ميرود و خودش را از تمام دغدغههاي زندگي خلاص ميكند و وقتي برميگردد بعد از يك خواب راحت تجديد قوايي كرده است.
علاوه بر اين، تورهاي يكروزه كمهزينهاند و وقت كمي هم از ما ميگيرند. متاسفانه امروزه تورهاي يكروزه ما به انبوهي از جمعيت تبديل شده كه راهنما نهتنها نميتواند توضيحي راجع به سفر بدهد بلكه حتي نميتواند آن جمع را اداره كند. تضعيف روحيه جمع و تخريب طبيعت حاصل اين تورهاي يكروزه است. در صورتي كه تورهاي يكروزه با هدف كسب آرامش و آشنايي با طبيعت شكل گرفته است. متاسفانه قانوني وجود ندارد كه از جمعيتهاي زياد در طبيعتهاي بكر جلوگيري كند و اين واقعا براي محيط زيست مضر است، چرا كه موجودات آن منطقه ظرفيت پذيرش چند صد مسافر را با آلودگيهاي مختلف اعم از صوتي و محيطي ندارند و آسيب ميبينند و هنوز براي پارك ملي قانون مدون و محكمي در اين ارتباط وجود ندارد.
تورهاي چند روزه قيمتهاي بيشتري دارند. اگر محاسبه كنيد كه خودتان با وسيله نقليه شخصي در همان مسير سفر كنيد چه هزينهاي را متحمل ميشويد و چه ميزان انرژي از دست ميدهيد، مطمئن ميشويد كه سفر با تور باصرفهتر است، چون در تور شما از زمان به صورت بهينه استفاده ميكنيد و وقت مردهاي نداريد و در تورهاي چند روزه شما در واقع يك زندگي جديد را آغاز ميكنيد. راهنما فرصت بيشتري براي توضيح دارد و شما در يك مسير طولاني تجربيات زيادي از قبيل فرهنگي و مردمشناسي و تاريخي و... كسب ميكنيد و به همين دليل تورهاي چند روزه پربارتر از تورهاي يكروزه است.
فرهنگ سفر
فرهنگ سفر، مساله مهمي است كه كمتر به آن پرداخته ميشود. عقيده هما داوري اين است كه فرهنگ سفر ما به جاي ديدن، خوردن شده است. وقتي به سفر ميرويم به جاي اينكه به ديدن و يادگيري ولع داشته باشيم بيشتر به فكر شام و ناهار هستيم. گاهي هم به دنبال خالي كردن فريادهاي فروخورده خود و عقدههاي دروني خود بر سر طبيعت و مردم آن شهر يا آن روستا يا راهنماي تور هستيم. وقتي برنامه سفري را ميريزيم بدون مطالعه و تنها براي وقت گذراندن به سفر ميرويم.
انسان به دنيا كه ميآيد يك مسافر است و بايد سفر دنيا را تا انتهاي آن به پايان برساند. سفر ذاتا موجب تكامل است و جايي است براي متعالي شدن و ياد گرفتن. ما در سفر آزمايش ميشويم. براي تهيه خوراك، جا و تمام نيازهاي اوليه و روزمرهاي كه در محل زندگي خودمان براي آنها فكر نميكنيم بايد تلاش كنيم. در سفر چيزي براي ما نيست، پس بايد متواضع باشيم، چرا كه در شهر ديگري و در مكاني متعلق به كساني ديگر هستيم. ما در سفر از خودمان و از آن من با هر منصب و شغل و جايگاهي كه دارد فاصله ميگيريم و به يك مسافر تبديل ميشويم. در سفر اصول ارتباطات و معاشرت است كه حرف اول را ميزند و ميتواند پاسخگوي نيازهاي شما باشد. هرچه بتوانيد انعطافپذيري بيشتري داشته باشيد، بيشتر ميتوانيد از سفر استفاده كنيد و البته از خواص سفر اين است كه انعطافپذيري شما بالا ميرود و بتدريج شما را مثل يك سنگ تيز كه از ارتفاع ميافتد و تا به دريا برسد نرم ميشود، انعطافپذير و ملايمتر از گذشته ميكند با دلي گشادهتر و با ظرفيتي بالاتر و صبري زيادتر. در سفر گذشت كردن را ياد ميگيريم. سفر اكسير عجيبي دارد كه انسانها را به هم نزديك ميكند. طبيعت ما را به چالش ميكشاند و همكاري ميطلبد و اين همكاري ما را به هم نزديك ميكند و يك محبت بدون توقع و انتظاري را بين انسانها به وجود ميآورد.
فرهنگ سفر ما به جاي ديدن ، خوردن شده است وقتي به سفر ميرويم به جاي اينكه به ديدن و يادگيري ولع داشته باشيم بيشتر به فكر شام و ناهار هستيماو ميگويد براي اينكه در سفر بهتان خوش بگذرد اول از همه بايد پذيرش خوبي داشته باشيم و بتوانيم خود را به سفر بسپاريم. تصور خاصي از قبل نداشته باشيم، اگر برنامهاي بههم خورد ناراحت نشويم. اگر اتفاقي مثل خرابي ماشين برايمان افتاد عصبي نشويم و منتظر هداياي سفر باشيم و براي آن برنامهريزي نكنيم و بگذاريم سفر برايمان برنامهريزي كند. شما ميتوانيد مشكلات سفر را نيز هدايا تلقي كنيد. اگر ماشينتان خراب ميشود براي اين است كه سفر ميخواهد صبر و تحمل را به شما هديه كند. اگر ناهارتان دير ميشود ميخواهد اراده شما را تقويت كند. اگر توانستيد با تمام مشكلات سفر احساس آرامش كنيد، سفر به شما بزرگترين هديهاش را داده است و آن روزهاي خوش سفر است.
بچهها در سفر
از هما داوري خواستيم راجع به بچهها در سفر برايمان بگويد: بچهها سازگارتر از پدر و مادرها هستند. اگر والدين سختي را تلقين نكنند بچهها خيلي راحتتر با سفر عجين ميشوند و بهترين افراد در سفر بچهها هستند. آنها هيچ منيتي ندارند و با همه چيز واقعي برخورد ميكنند و در سفر به آنها خيلي خوش خواهد گذشت، مگر اينكه آنقدر حساس تربيت شده باشند كه حتي با تغيير آب و هوا مريض شوند. ما بايد بتوانيم مثل بچهها نگاه كنيم و حوصله داشته باشيم، براي نگاه كردن و شنيدن و لمس كردن، براي اينكه بچهها از تمام حواسشان استفاده ميكنند و بايد بتوانيم صبر كنيم تا نگاه كند تا لمس كند و ما توجه او را به طبيعت جلب و او را كنجكاو كنيم.
مسائلي كه بايد در مسافرت رعايت كنيم، از ديد هما داوري به اين ترتيب است: چيزي كه خيلي در سفر ضروري است بهداشت است؛ مثلا بايد صابون يا مايع دستشويي همراهمان باشد. از سفر در طبيعت نبايد ترسيد به شرطي كه ما آشغال نريزيم و به طبيعت آسيب نزنيم، چرا كه خودمان ميخواهيم از آن استفاده كنيم. در طبيعت آلودگي و كثيفي نيست. اين ما انسانها هستيم كه آن را آلوده ميكنيم.
در مورد خوردن بايد بدانيد كه اگر ميخواهيد از سفر لذت ببريد بايد سبك باشيد، در نتيجه نبايد پرخوري كنيد و روش خوردن و غذاي خود را بايد تغيير دهيد، به اين صورت كه تنقلاتي مثل پفك و چيپس را تبديل به ميوه و مايعات كنيد. در سفر بايد آب زياد بنوشيد تا آرامش پيدا كنيد و سالم بمانيد. سادهترين و خوشمزهترين غذا نان و پنير و خيار و گوجه است كه از همه لحاظ براي بدن شما مفيد است و شما را سر حال ميآورد؛ در حالي كه يك پرس چلوكباب چرب فقط براي شما سنگيني و خستگي و سرگيجه دارد و مانع استفاده شما از طبيعت و سفرتان ميشود.
يكي از مسائل خيلي مهم در سفر، احترام به جوامع محلي است. چون شهرها و روستاهاي ما فرهنگهاي متفاوتي دارند، طبيعي است كه جامعه محلي نسبت به حضور فرهنگي متفاوت از فرهنگ خودش موضع ميگيرد و ما براي اينكه بتوانيم با فرهنگ آنها آشنا شويم بايد كمي به آنها نزديك شده و نسبت به آنها متواضع باشيم، چرا كه اين ماييم كه به محيط زيست آنها آمدهايم و بايد به آنها احترام بگذاريم. چون مردم ايران در تمام نقاط مهماننواز و مهربانند و تنها از شما احترام به فرهنگ و طبيعتشان را ميخواهند تا با آغوشي گرم به استقبال مسافران بروند. پس علاوه بر بهداشت محيطي، بهداشت رواني منطقه را نيز بايد رعايت كنيم.
احترام به طبيعت
در مورد آشغال ريختن در طبيعت هم هرچه بگوييم كم گفتيم. طبيعت لازمه زندگي ماست و هر گونه تخريبي در آن به ضرر خود ما تمام ميشود، اما چون هيچ عبرت آني ندارد (يعني همان موقع كه آشغال ميريزيم نتيجهاش را نميبينيم) نسبت به آن بيتوجهيم، در صورتي كه در بعضي جنگلها و ساحلهاي شمالي بوضوح ميتوانيد انبوه آشغالها و زبالههاي گوناگون را ببينيد و البته در مكانهاي ديگر. هم مسافران بايد رعايت كنند و هم مسوولان نسبت به جمعآوري زبالهها و تهيه مكانهايي براي ريختن زباله و البته بايد در نظر گرفت معدوم كردن زبالهها به محيط آسيب نزند.
بعضيها فكر ميكنند ميتوانند آشغالهاي قابل جذب مثل آشغال ميوه خود را در طبيعت بدون هيچ ملاحظهاي بريزند، اما اين اشتباه است، چرا كه ما نسبت به مناظر طبيعي هم مسووليت داريم و حق نداريم حتي از لحاظ ديداري باعث آلودگي طبيعت شويم، بنابراين راجع به آشغالهاي قابل جذب ميتوانيم آنها را در زمينهايي كه خاك نرم دارند خاك كنيم تا از لحاظ ديداري محيط را آلوده نكنيم.
او راجع به كسب اطلاعات براي شناخت شهرها گفت: بهترين و بيشترين اطلاعات را از راهنمايان تور ميتوانيد كسب كنيد؛ اما در زمينه گردشگري اطلاعرساني بسيار كم و ضعيف است. چون راهنمايان تور سفر زياد ميروند با كسي كه از روي كتابها شما را راهنمايي ميكند باتجربهترند و به شما ميگويند كه چگونه برويد و چگونه ببينيد. يك اثر تاريخي در نگاه اول تنها يك چارديواري و چند ستون است، اما اگر با يك راهنماي تور به همان مكان برويد او براي شما پردهبرداري ميكند كه اينها چه تاريخچهاي داشتند و بعد تازه شما محو آن چارديواري خاموش و ستونها خواهيد شد.
براي پيدا كردن راهنماهاي تور ميتوانيد آنها را در آژانسهاي مسافرتي پيدا كنيد و اغلب هتلها و مهمانسراهاي گردشگري هر شهري راهنمايان آن شهر را به شما معرفي ميكنند. حتي راهنماهايي هستند كه ميتوانند با شما همراه شوند تا جاي خاصي را به شما نشان دهند يا اطلاعات لازم را به شما بگويند.
هما داوري در پاسخ پرسش ما كه زيباترين سفرش به كجا و چرا بوده است، گفت: جزيره قشم، براي اينكه كاملترين سفر و زيباترين برايم بوده است. از تاريخ و طبيعت و دريا و غذا و موسيقي و هر چيزي كه شما به آن علاقهمند باشيد در قشم وجود دارد.
جزيره قشم بزرگترين جزيره خليجفارس است كه مي توانيد آثار تاريخي زيادي در آن ببينيد. از لحاظ طبيعي 3 اثر به ثبت رسيده جهاني دارد كه شامل بلندترين غار نمكي جهان به اسم غار نمكدان، ژئو پارك و جنگلهاي حراست.
حديث ميرزايي |