اخبار داخلی حوادث 2 بار قصاص به اتهام قتل پدربزرگ و مادربزرگ

يكشنبه 15 ارديبهشت 1387

2 بار قصاص به اتهام قتل پدربزرگ و مادربزرگ

پسر جواني كه پدربزرگ و مادر‌بزرگ خود را قرباني اعتياد كرده بود روز گذشته با محاكمه در دادگاه كيفري به دو بار قصاص محكوم شد.

پسر جواني كه پدربزرگ و مادر‌بزرگ خود را قرباني اعتياد كرده بود روز گذشته با محاكمه در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به دو بار قصاص محكوم شد.
اين جوان 28 ساله كه <مرتضي> نام دارد پيش از اين در يكي از روزهاي آبان‌ماه سال 85 در حالي كه چند ساعت از كشف اجساد پدر‌بزرگ و مادر‌بزرگش در خانه‌شان واقع در خيابان فرجام تهران مي‌گذشت در شهرستان خمام استان گيلا‌ن شناسايي و دستگير شد. مرتضي پس از دستگيري در بازجويي‌هاي اوليه به قتل زوج مسن كه <اكبر> 72‌ساله و <كبري> 62‌ساله نام داشتند اقرار كرده بود.
مرتضي پيش از اين در جريان بازجويي‌هاي پليسي به كارآگاهان ويژه قتل اداره آگاهي تهران گفته بود: <مادر من ساكن شهرستان خمام است و من نيز تا دو ماه قبل با او زندگي مي‌كردم اما از دو ماه پيش به تهران آمدم و در خانه پدر‌بزرگ و مادر‌بزرگم ساكن شدم.
من به كراك معتاد بودم و قصد داشتم اعتيادم را ترك كنم. آنها مرتب مرا به خاطر اعتيادم سرزنش مي‌كردند و از سوي فاميل نيز هميشه مورد توهين قرار مي‌گرفتم و از اين وضعيت به‌شدت ناراحت و عصباني بودم. شب حادثه تلويزيون يك فيلم نشان مي‌داد كه يكي از شخصيت‌هاي آن معتاد بود و پدر‌بزرگ و مادربزرگم هنگام تماشاي اين فيلم با اشاره به شخصيت آن به من سركوفت مي‌زدند و اين موضوع سبب شد به شدت خشمگين شوم و تصميم بگيرم آنها را بكشم. من ابتدا با چهارپايه چند ضربه به مادر‌بزرگم زدم و او را كشتم و سپس ضربه‌اي به سر پدر‌بزرگم وارد كردم و پس از قتل او از خانه فرار كردم. آن شب تا صبح در خيابان‌ها پرسه زدم و صبح دوباره به محل قتل بازگشتم و 500 هزار تومان پول نقد، جواهرات و خودروي پرايد آنها را سرقت و به شهرستان خمام فرار كردم. با فرستاده شدن پرونده به دادگاه كيفري استان تهران روز گذشته جلسه محاكمه‌اي در همين رابطه تشكيل شد و <مرتضي> از اتهام قتل پدربزرگ و مادر‌بزرگش دفاع كرد. در اين جلسه سه عمو و تنها عمه مرتضي در برابر قضات براي برادرزاده‌شان حكم قصاص در خواست كردند. مرتضي هم روز گذشته با پذيرفتن اتهام هر دو قتل گفت: <پدربزرگ و مادربزرگم مرا دوست داشتند و به من محبت مي‌كردند اما با مرگ پدرم، زندگي‌ام عوض شده بود. من معتاد شدم و براي تهيه مواد ناچار بودم دست به هر كاري بزنم. آن شب خمار بودم كه كنترلم را از دست دادم. ديگر به آخر خط رسيده بودم كه دست به اين كار زدم. پس از كشتن پدربزرگ و مادر‌بزرگم مي‌خواستم خودم را هم بكشم تا براي هميشه خلا‌ص شوم اما نشد. با عذاب وجدان به شمال رفتم كه در آنجا هم دستگير شدم. آنها بارها به خاطر اعتيادم مرا تحقير كرده بودند.>
با دفاعيات متهم و اظهارات وكيل مدافع او سرانجام قضات اين شعبه پس از شور مرتضي را به اتهام دو قتل به دو بار قصاص محكوم كردند.

کارآگاهان جنايي در برابر سه معماي پيچيده
حمايت از مادر انگيزه يي براي آدم کشي