 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
سفارش چوبه دار برای شکارچی «شاهین»
|
| | |
 | حکم مرگ شاگرد یک آرایشگر که مردی را قربانی جنایت خیابانی کرد، امروز در دیوان عالی کشور تایید شد. | حکم مرگ شاگرد یک آرایشگر که مردی را قربانی جنایت خیابانی کرد، امروز در دیوان عالی کشور تایید شد.
افسران کلانتری 111 هفت چنار تهران شامگاه 21 فروردین 1386فهمیدند مرد جوانی مقابل آرایشگاه خیابان 16 متری «امیری» با ضربه های کارد، نقش زمین شده است.
پلیس و اورژانس برای نجات «شاهین» 25 ساله به تکاپو افتاد اما او بر اثر خونریزی شدید تسلیم مرگ شد.
بدین ترتیب بازپرس «حسین اصغرزاده» کشیک دادسرای جنایی پایتخت و کارآگاهان دایره 10 اداره آگاهی مرکز نیز به قربانگاه رفتند و رسیدگی به جنایت را در دستور کار خود قرار دادند.
تحقیق محلی نشان می داد«شاهین» به دنبال دعوا با «کمال»17ساله که شاگرد آرایشگر بود کارد آجین شد و جان باخت.
با افشای این مساله، مجرم نوجوان فقط دو ساعت بعد ردیابی شد و در حالی که تلاش می کرد از پایتخت فرار کند دستگیر شد.
«کمال» که می دانست هیچ شانسی برای گمراه کردن بازپرس و پلیس جنایی ندارد بدون هیچ مقاومتی لب به اعتراف گشود و به تشریح جزییات عصیانگری پرداخت.
او مدعی شد هنگامی که در آرایشگاه سرگرم اصلاح موی مشتری اش بود متوجه متلک پرانی «شاهین» به یک دختر شد و به خاطر غیرتی شدن ، خون به پا کرد!
به دنبال اعتراف های جانی نوجوان ،کیفرخواست از سوی «محمدرضاحیدری» دادیار شعبه اظهار نظر دادسرای ناحیه 27 صادر و به شعبه 71 دادگاه کیفری تهران فرستاده شد.
در ابتدای نشست رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی «نورا...عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای «کمال» اشد مجازات خواست.
سپس مادر داغدار رو به روی پنج قاضی ایستاد و برای قاتل پسرش درخواست حکم مرگ کرد.
«عزیزمحمدی» از «خسرو» و «محمد مهدی» که شاهد جنایت بودند خواست یک به یک به بیان جزییات آنچه دیده اند بپردازند.
خسرو 40 ساله گفت:جلوی مغازه ام ایستاده بودم که متوجه درگیری چند پسر شدم.جلو رفتم و میانجیگری کردم. آن موقع شاهین، سوار موتورش شد تا محل را ترک کند اما یکی از پسران فحش داد و درگیری از سرگرفته شد.
آنجا بود که «کمال» از پشت یک ضربه به شاهین زد.
محمد مهدی 26 ساله نیز کمال را عامل جنایت نامید و شهادت داد؛ دیده که او ضربه مرگ را به شاهین زده است.
وقتی نوبت دفاع مجرم رسیدجنایت را پذیرفت:«همراه مهدی و محمد ، جلوی آرایشگاه ایستاده بودم که فهمیدم شاهین به چند دختر متلک گفته و با آنها درگیر شده است.»
وی اضافه کرد: مهدی (پسر صاحبکارم) جلو رفت و با شاهین درگیر شد.آن موقع بود که پدرش سر رسید اما شاهین او را هول داد و مهدی فریاد زد که از مغازه چاقو بیاورم.
کمال ادامه داد:شاهین که عصبانی بود به من حمله کرد و به ناچار چاقو کشیدم. نمی دانم چه طور شد که ناگهان من و شاهین روی زمین افتادیم و چاقو از پشت به قلب او فرو رفت !
باور کنید قصد کشتن او را نداشتم.
با پایان حرف های این پسر ، قضات دادگاه کیفری وارد شور شدند و او را به قصاص نفس محکوم کردند.روز چهارشنبه حکم به تایید قضات شعبه 33 دیوان عالی کشور رسید و ضرباهنگ مرگ کمال به صدا درآمد. | | | | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|