
به هر صورت اینبار نوبت دنیزلی است، او میگوید:« پرونده پاس و دنیزلی برای من بسته شده و حرفهای این مربی دیگر برای من اهمیتی ندارد. دنیزلی ابتدا شایستگیهای خود را اثبات کند و بعد از آن در رابطه با فوتبال و بازیکنان ایرانی اظهارنظر کند.»
خداداد اتهام دخالت در کار دنیزلی را رد میکند:« اگر به تعویضهای او اعتراض داشتهام چرا وی پیش از این در این رابطه صحبتی نکرده بود. به نظر من صحبت در اینباره تنها بزرگ کردن دنیزلی است چون او حالا حالاها باید در ایران کار کند. او شناختی نسبت به ایرانیان ندارد و با روحیات بازیکنان ما آشنا نیست.»
حتی سابقه آنچنانی دنیزلی در فوتبال ترکیه هم برای خداداد مهم نیست:« شاید او در ترکیه مربی بزرگی باشد، اما اینجا باید خیلی چیزها را ثابت کند. از جمله این که به وعدههای خود عمل کند. او در زمان بستن قرارداد وعدههای زیادی داده بود مثل قهرمانی در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا. خیلی از مربیان از این وعدهها میدهند اما فقط یک تیم است که قهرمان میشود.»
اما مقصد بعدی خداداد کجا است؟ بعضی حرف از ابومسلم میزنند:« آدمیرا واکر با من صحبت کرده که تا دوشنبه در مورد آن تصمیم میگیرم. در مورد استقلال هم کسی با من حرف نزد، اما اگر لازم باشد به استقلال میروم.»
|