|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مشق عشق قصه زندگی ساده آدمها |
| | |
| "مشق عشق" داستان زنی است که شوهرش بر اثر سانحهای از هر دو پا فلج و خانه نشین میشود. این اتفاق مرد را که بازیکن موفقی در رشته ورزشی والیبال بوده، با مشکلات روحی بسیاری مواجه میکند. | مجموعه تلویزیونی "مشق عشق" که هر هفته دوشنبه شبها از شبکه اول سیما پخش میشود را باید در زمره سریالهای داستانی دانست که در شیوه داستان پردازی خود تا حد بسیار زیادی سعی دارد به زندگی عادی شبیه باشد و این مسئله را باید نقطه قوتی برای ایجاد حس همذات پنداری مخاطب با شخصیتهای داستان دانست.
"مشق عشق" داستان زنی است که شوهرش بر اثر سانحهای از هر دو پا فلج و خانه نشین میشود. این اتفاق مرد را که بازیکن موفقی در رشته ورزشی والیبال بوده، با مشکلات روحی بسیاری مواجه میکند. به دنبال این اتفاق زن تصمیم میگیرد که کار سفالگری خود را از سر بگیرد و همسرش را دوباره به زندگی از هم پاشیده خود برگرداند و... در حاشیه خط اصلی داستان "مشق عشق" شخصیتهای اصلی و فرعی دیگری نیز وجود دارند که هرکدام هم قدم با ماجراهای شخصیتهای اصلی داستان برای خود ماجراهایی دارند.
داستان این سریال گاه آنچنان کلیشه ای شده و نخ نما به نظر میرسد که بیننده با قدری دقت در سیر اتفاقات و گره افکنیهای مجموعههای داستانی سیما از نیمههای سریال به آسانی میتوانست پایان آن را حدس بزند. تحول تدریجی امید (کوروش تهامی) به خاطر آشنا شدن با جنبههای زندگی که حاصل آشنایی خواهر امید با برادر همسرش است و نیز آشنایی خواهرزاده همسر امید با دختری به نام رویا که دوست خالهاش به شمار میرود و اتفاقاتی از این دست به قدری بدیهی به نظر میرسد که اگر غیر از این اتفاق بیافتد باید تعجب کرد. در این سریال نویسنده و کارگردان اثر از همان قسمتهای اولیه سریال آنقدر درگیر اتفاقات داستان شدند و به پایان خوش و امیدوارکننده اثر دلبسته نشان دادند که پیچیدگی داستان، جذابیت و زیبایی آن را به فراموشی سپردند. داستان این اثر از لطافت برخوردار است و کارگردان تلاش کرده است که تا حد امکان سریال اثری خانوادگی و اجتماعی باشد و دست اندرکاران تولید مجموعه هم به خوبی توانستهاند به این هدف خود دست پیدا کنند؛ اما تاکید زیاد بر این مسئله به قدری قصه را ساده و عاری از هرگونه پیچیدگی و تعلیقی کرده است که اگر بینندهای این سریال را به صورت یک قسمت در میان تماشا کند، هیچ موضوع کلیدی و مهمی از قصه را از دست نمیدهد و حتی به آسانی میتواند قسمت قبلی را حدس بزند. داستان "مشق عشق" با مشکل دیگری در زمینه خط کلی داستان مواجه است. این اثر از یک خط سیر کلی بهره میبرد که به روند زندگی، فعالیت و افکار امید و همسرش باز میگردد. به این شکل که هر کدام از آنها در یک سوی زندگی پرچالش قرار میگیرند و در جهت حفظ زندگی خود تلاش میکنند. به موازات این قصه، داستانهای فرعی از روابط خواهرزاده زن امید و دیگر افراد خانواده این زن و شوهر مطرح میشود که به رشد طرح داستانی کمک کند و سوژهای برای هر کدام از قسمتهای این سریال به وجود بیاورد؛ اما این اتفاقات به قدری کم مایه، گذرا و سطحی است که برای نمایش آن یک یا چند قسمت از سریال بسیار طولانی به نظر میرسد. به همین خاطر ریتم سریال در بسیاری از قسمتهای آن کش پیدا میکند و همین موضوع به کیفت داستان قطعا لطمه میزند.
موضوع دیگر این که این سریال وابستگی زیادی به کلام دارد و بسیاری از خصوصیات شخصیتهای داستان به جای آن که نمایش داده شود در کلام انعکاس مییابد. این مسئله در برخی مواقع آنقدر زیاد میشود که سریال از شکل تلویزیونی آن خارج میشود و حالت رادیویی پیدا میکند. از طرف دیگر به قدری در این داستان دیالوگ رد و بدل میشود که بیان تصویری مفهوم پیدا نمیکند و کلام به جای تصاویر مینشیند. همین مسئله اثر منفی روی فعالیت بازیگران سریال هم گذاشته است. به گونهای که آنها حتی موفق به تکرار بازیهای خوبی که پیش از این از خود نشان دادهاند هم نیستند. نکته دیگر این که برای این که داستان به زندگی و شکل عادی و عمومی آن نزدیکتر شود، بازیگران سعی زیادی به خرج دادهاند تا در نقشپردازیها به خودشان شبیه شوند و همین مسئله سریال را از حس زیبایی شناسانه آن دور ساخته است. به عبارت دیگر، بازیگران این مجموعه به سمت خلق شخصیت نرفتهاند، بلکه به نوعی خود را در نقش تکرار کردهاند. در واقع با آن که نوع شخصیت این بازیگران در این سریال با آثاری که پیش از این در آنها حضور پیدا کردهاند، بسیار متفاوت است؛ اما در عمل فاصله زیادی میان بازی این افراد وجود ندارد.
البته فارغ از همه این کاستیها نباید ویژگیهای مثبت کارگردانی بهرامیان را هم ندیده گرفت. این کارگردان با این که بیشتر صحنههای سریال را در فضاهای بسته گرفته و به طورکلی لوکیشنهای اثر بسیار محدود و بیشتر داخلی است؛ اما تلاش زیادی به خرج داده است تا نماهایش تکراری نباشد و از تمامی بخشهای دکور و لوکیشن اثر استفاده کند تا تنوع تصویری لازم را به کار بدهد. هرچند که شرایط کلی تصویربرداری به گونهای است که تصاویر دچار تکرار یا شباهت زیاد میشوند.
مجموعه تلویزیونی «مشق عشق» اولین تجربه بهرام بهرامیان در عرصه کارگردانی مجموعههای داستانی تلویزیون محسوب میشود. مجید اوجی تهیه کننده این مجموعه در گفت و گو با مهر، از همکاری خود با این کارگردان میگوید: به سبب همکاری که من با بهرام بهرامیان داشتم، تصمیم گرفتم کارگردانی این مجموعه را به عنوان نخستین فعالیت در این عرصه به او بسپارم. البته برای اولین بار نبود که من از کارگردانی جوان استفاده میکردم.
تعدادی از کارگردانهایی که اکنون از سابقه خوبی برخودارند، نخستین تجربه خود را با من داشتهاند. به عقیده من لازم است به جوانهایی که از سابقه فعالیت در زمینه تولید برخوردار هستند این فرصت داده شود تا بتوانند تواناییهای خود را بروز دهند.
وی در مورد فراگیر شدن استفاده از فضاهای بسته و داخلی در مجموعههای تلویزیونی یادآور شد: همینطور که اشاره کردم ما در هرچه نزدیکتر شدن داستان به واقعیت اصرار داشتیم و بیشتر وقت ما هم در خانه و محل کار و فضاهای سربسته میگذرد. به همین خاطر طبیعی است که نماهای این سریال به سمت استفاده از فضاهای بسته تمایل پیدا کند. البته ما لوکیشن های خارجی و اتفاقا لوکیشن های پر دردسر هم داشتیم.
موضوع دیگری که اوجی در این گفتوگو به آن اشاره میکند تضاد بین شادی و غم در ماجراهای داستان است، وی در این باره میگوید:
ما در هنگام نگارش فیلمنامه به غمدار یا شادی آفرین بودن سریال فکر نکردیم بلکه در پی این بودیم که قصهای پرتحرک و جذاب را ارائه کنیم که از شادی و غم توامان برخوردار باشد. این مسئله درست همانند زندگی عادی ما است. مادر یک روز امکان دارد هم با مسائل خندهدار و شادیبخش مواجه شویم و هم دچار غم و اندوه شویم. این دو حس با همدیگر در تضاد نیستند و اتفاقا شرایطی را ایجاد میکند که شرایط داستان به زندگی عادی و روزمره نزدیکتر باشد. چون ما به طورکلی اصرار داشتیم که فضای قصه با زندگی عادی همخوانی داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به نوع شخصیت پردازی داستان میگوید: در داستان این سریال مسئلهای که بیش از هر چیز دیگری موردنظر ما قرار داشته، تجلیل از مقام زن بود. از طرف دیگر مدت زمان زیادی محور داستانهای تلویزیونی مردها بودهاند. به نظر من بد نیست که هر از گاهی سریالی با محوریت شخصیتهای زن پخش شود.
| | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|