در آخرین روزهای سال 83 رئیس بانک مرکزی کرج به ماموران مراجعه کرد و گفت:صبح دیروز از ساعت 7 تا 11صبح تلفن بانک قطع شد و این در حالی است که در همین زمان 50فقره چک رمزدار به مبلغ 425میلیون تومان که برای 5حساب سیبا صادر شده بود در بانکهای مختلف تهران و کرج با رمز بانک ما نقد شده بلافاصله بعد از اعلام این خبر تحقیقات ماموران برای پیدا کردن عاملان این کلاهبرداری بزرگ آغاز شد.
باتوجه به حساسیت موضوع، سردار زارعی فرماندهی انتظامی استان تهران فرماندهی را بر عهده گرفت و مطابق دستورات وی ماموران ابتدا کار ردیابی صاحبان حسابهای سیبا را آغاز کردند و متوجه شدند، 50فقره چکرمزدار متعلق به 5حساب سیبا بوده که تمامی حسابها با شناسنامه جعلی باز شده است. بنابراین مشخص شد، اعضای این باند کلاهبرداری بسیار حرفهای هستند و سرنخی از خود به جای نگذاشتهاند. به این ترتیب تحقیقات کارآگاهان وارد مرحله تازهای شد. تا این که به آنها خبر رسید چک رمزدار دیگری به مبلغ 70میلیون تومان در بانکی در تهران نقد شده و آورندگان چک خود را نماینده شرکت امیدان معرفی کردهاند، اما از آنجا که رفتار آنها بسیار مشکوک بوده کارمندان بانک تصمیم گرفتند موضوع را به ماموران اطلاع دهند. با حضور ماموران در بانک کارمندان تحت بازجویی قرار گرفتند، یکی از کارمندان بانک گفت: وقتی متوجه رفتار مشکوک آورندگان چک شدم بدون این که کسی متوجه شود، شماره پلاک ماشینی را که آنها سوار آن شدند برداشتم ماموران در ادامه تحقیقات خود موفق شدند صاحب این ماشین را پیدا و وی را دستگیر کنند، این مرد پس از دستگیری، خود را راننده آژانس معرفی کرد و گفت:من راننده یک آژانس هستم، آن روزهم 3مرد آمدند، ماشین مرا کرایه کردند از کرج به تهران آمدیم به خزانه بانک رفتیم، آنها پس از نقد کردن چک با تلفن یکی از دوستانشان خبر نقد کردن چک را اعلام کرد.
با اطلاعاتی که راننده آژانس در اختیار ماموران قرار داد، آنها تماس های تلفنی انجام شده را مورد بررسی قرار دادند و نتایج به دست آمده کاوشهای پلیسی را یک گام به پیش برد.
آنها متوجه شدند ، در زمان نقد شدن چک رمزدار چندین تماس با یکی از کارمندان بانک گرفته شده که چکها را نیز او صادرکرده است. به این ترتیب این فرد دستگیر شد و در بازجوییهای اولیه به جعل چکهای رمزدار و طراحی نقشه برای نقد کردن آنها اعتراف کرد.
وی در بازجوییها گفت: طراح سرقت من بودم و از مراحل صدور و نقد کردن چکهای رمزدار اطلاع داشتم و چون به سیستم بانکی وارد بودم فکر میکردم طوری این نقشه انجام شده که پلیس نمیتواند ما را دستگیر کند.
وی افزود: اعضای باند ما 5نفر بودند ما نقشهای کشیدیم که با قطع کردن تلفنها، چکها را نقد کنیم، بنابراین تاریخ صدور چکها را روز شنبه تعیین کردم، روز جمعه 3نفر از اعضای باند با پوشیدن لباس کارمند مخابرات به بهانه این که قصد دارند، تلفنها را درست کنند وارد بانک شدند و خطوط تلفن را قطع کردند و همه خطها را به بالای درختی که نزدیکی بانک بود انتقال دادند و یکی از اعضای باند بالای درخت ماند تا تلفنها را جواب دهد و به این ترتیب عملیات آغاز شد. سپس 3نفر دیگر از کرج به تهران رفتند تا 425میلیون چکرمزدار را نقد کنند. من میدانستم که برای نقد کردن آن ابتدا شعبات با شعبه صادرکننده تماس میگیرند. بنابراین کسی که بالای درخت بود و خطها را منتقل کرده بود جواب تلفن را میداد او صدای رئیس بانک را به خوبی تقلید میکرد و بنابراین هیچکس شک نمیکرد به این ترتیب با گرفتن تایید بانک، چکها نقد شد وقتی همدستانم خبر دادند که چکها نقد شده فردی که بالای درخت بود پایین آمد و رفت.
این کارمند گفت: هیچکس متوجه این ماجرا نشد و حتی به من هم شک نکردند تا این که در آخرین چک که بعد از یک ماه قرار بود نقد شود هماهنگیهای لازم انجام شد گوشی تلفن را من جواب دادم و رمز چک را تایید کردم، اما کارمندان شعبه بانکی در تهران مشکوک شده بودند و به این ترتیب ما دستگیر شدیم.
با پایان این عملیات سردار زارعی، متهمان را برای بررسی بیشتر و انجام کارهای قضائی به دادسرا تحویل داد.
|