چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی فرهنگ و هنر یک روز برای مادام لوریک

 
 

يكشنبه 22 خرداد 1384

یک روز برای مادام لوریک

 
 

روز گذشته مراسم سالگرد «لوریک میناسیان» بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران در باشگاه ارامنه تهران برگزار شد.

یک روز برای مادام لوریک
در این مراسم هنرمندان، دوستداران هنر و همکاران این بازیگر فقید ضمن سخنرانی خاطراتی از این بازیگر ارمنی را برای حاضران در این مجلس بازگو کردند و در ادامه فیلم مستندی از زندگی و فعالیت مرحومه بانو «لوریک میناسیان» برای میهمانان نمایش داده شد.
در مراسم سالگرد این بازیگر، حاضرین به بازدید از عکسهای منتشر نشدهای از لوریک میناسیان دعوت شدند، این نمایشگاه در گوشهای از باشگاه ارامنه برپا شده بود.
اولین جرقه بازیگری
مرحومه لوریک میناسیان در سال 1322 در تبریز به دنیا آمد.اولین جرقه بازیگری برای او از زمانی آغاز شد که حتی هنوز الفبای خواندن و نوشتن را نیاموخته بود.
«من وقتی کودکستان میرفتم، اولین بار نقش کلاه
 

" اولین حضور میناسیان در تلویزیون بازی در مجموعه یادگار بود. او در این مجموعه در نقش مادر یک شهید ارمنی بازی داشت... "

 
 
قرمزی در شنل قرمزی را به زبان فرانسه بازی میکردم. چقدر این کار را دوست داشتم. بعدها وقتی از روی درسها میخواندم، معلم تشویقم میکرد و میگفت، چقدر به زیر و زبرها اهمیت میدهی و خوشآهنگ میخوانی نظرش نسبت به من این بود که من در این زمینه آتیه درخشانی خواهم داشت.»
«پرده آخر» فصل اول سینما
اولین حضور میناسیان فیلم «پرده آخر» به کارگردانی واروژ کریم مسیحی بود. این فیلم 9 تا جایزه گرفت. در فیلم «پرده آخر» با خانمها فریماه فرجامی، ماهایا پطروسیان و نیکو خردمند بازی داشتم. داریوش ارجمند، سعید پورصمیمی و جمشید هاشمپور هم بازی داشتند داستان این فیلم حال و هوای پلیسی داشت و درباره خواهر و برادری بود که تنها بازماندگان خاندان رفیعالملک پس از مرگ برادرشان بودند و... این فیلم در سال 1369 ساخته شد.
یک دهه پرکاری در سینما
دهه 70 سالهای پرکاری میناسیان را رقم زد. در آغاز این دهه او در فیلم «دو نفر و نصفی» بازی کرد و در سال 71 در دو فیلم «مجسمه» و «تماس شیطانی» بازی داشت.
جاده عشق (1373)، بوی خوش زندگی (1373)، بوی پیراهن یوسف (1374)، بالاتر از خطر (1375)، مرد عوضی (1376)، دختری با کفشهای کتانی (1377)، بودن یا نبودن (1377)، شوخی (1378)، بوی کافور عطر یاس (1378)، تکیه برباد (1379) خبر از حضور پررنگ میناسیان در سینمای دهه 70 میدهد در اوایل دهه 80 نیز در فیلم «جوجه اردک من»
 

" مجموعه تلویزیونی شمسی و مادام ساخته مرضیه برومند که تا به حال چندین مرتبه از تلویزیون پخش نیز برای این بازیگر خاطرات بسیاری به همراه داشت... "

 
 
به کارگردانی امیر فیضی بازی کرد و در سال 82 حبیبالله بهمنی برای بازی در فیلم «زندانی 707» از او دعوت کرد.
لوریک میناسیان در سال 77 در بخش مسابقه فیلمهای بلند دور دوم جشن خانه سینما به خاطر بازی در فیلم «بودن یا نبودن» کاندید نقش دوم زن شد.
حضوری ماندنی در تلویزیون
اولین حضور میناسیان در تلویزیون بازی در مجموعه "یادگار" بود. او در این مجموعه در نقش مادر یک شهید ارمنی بازی داشت.
مجموعه تلویزیونی "دلبر آهنی" و مجموعه پرطرفدار "شمسی و مادام" از مطرح‌ترین کارهای تلویزیونی مرحوم میناسیان است.
"خاطره انگیزترین سکانسی که در سریال "دلبر آهنی" بازی کردم به آن صحنه‌ای مربوط می‌شود که باید سجاده و جانمازی را روی فرش پهن می‌کردم و بعد شروع به خواندن نماز می‌کردم. در آن لحظه آنقدر بار معنوی خواندن نماز مرا گرفته بود که پایان نماز بی‌اختیار اشک از چشمانم جاری شد. من تا به حال چنین حسی را تجربه نکرده بودم. در آن سکانس مثل یک مسلمان واقعی نماز می‌خواندم و...
یادم هست که کارگردان و عوامل پشت صحنه از دیدن من شوکه شده بودند... خیلی فضای قشنگی بود. با این که اینها در فیلمنامه نبود ولی کارگردان صحنه گریه کردن من را در سریالش قرار داد."
مجموعه تلویزیونی "شمسی و مادام" ساخته مرضیه برومند که تا به حال چندین مرتبه از تلویزیون پخش نیز برای این بازیگر خاطرات بسیاری به همراه داشت.
"من به دعوت خانم برومند به دیدنشان رفتم. خیلی دلم می‌خواست با ایشان کار کنم کارهایشان را دیده بودم و می‌خواستم بدانم که
 

" در مراسم سالگرد این بازیگر، حاضرین به بازدید از عکسهای منتشر نشدهای از لوریک میناسیان دعوت شدند، این نمایشگاه در گوشهای از باشگاه ارامنه برپا شده بود... "

 
 
چطور کار می‌کنند و این برایم افتخاری بود. سر همین کار با "پری امیرحمزه" آشنا شدم و خلاصه‌ای از فیلمنامه را برایم تعریف کردند. دلم می‌خواست یک کار طنز هم انجام داده باشم تا کارهایم از یکنواختی دربیاید. دوست داشتم جلو دوربین نقشی متفاوت بازی کنم. البته برایم تجربه خیلی سخت بود. چون آدم باید حواسش باشد که کارش به لوس گرمی کشیده نشود. مخصوصا ما ایرانی‌ها که خیلی دیر می‌خندیم، مثل خارجی‌ها نیستیم که یک نفر می‌افتد زمین، همه غش می‌کنند!" میناسیان برخورد مردم با مجموعه "شمسی و مادام" را بسیار جالب و عجیب می‌دید. "من که متوجه محدودیت سنی برای تماشاگران نشدم، این سریال را از بچه گرفته تا جوان و پیر نگاه می‌کردند و من واقعا احساس می‌کنم چه خوب است برنامه‌هایی ساخته شود که همه اعضای خانواده بتوانند، بنشینند و با هم نگاه کنند. من خودم موقع پخش سریال آن را ضبط می‌کردم و حتی سه، چهار مرتبه تماشا می‌کردم. گاهی به بعضی از لحظات می‌خندیدم. به یاد لحظه‌هایی می‌افتادم که از اشتباه ما خانم برومند عصبانی می‌شدند و ما عین شاگرد مدرسه‌ای‌ها خجالت می‌کشیدیم." میناسیان خود را عاشق بازیگری می‌دانست.
بازیگری دنیایی پر از ماوراء
"من آن خلاقیتی که در بازیگری وجود دارد را دوست دارم. بازیگری دنیایی است پر از ماوراء که رسیدن به آن خوشبختی است. بعضی موقع‌ها وقتی نقشی تمام می‌شود، دلم می‌گیرد و برایش دلتنگ می‌شوم چون در سراسر لحظاتی که سرکاری هستم همان نقش را زندگی می‌کنم."
یک سال پیش در چنین روزی این بازیگر ارمنی مهربان و خوش صحبت از اهالی سینما، تئاتر و تلویزیون خداحافظی کرد. یاد و خاطره‌اش همچنان برایمان زنده است؛ روحش شاد.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
شارژ اضافی ۱۲۰هزار تومانی «یارانه‌ها» ذخیره نمی‌شود/ نحوه بهره‌مندی از این شارژ
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
چه زمانی برای اولین بار بگوییم "دوستت دارم"
:: ورزش ::
همه چیز درباره خویچا کواراتسخلیا، مارادونای گرجستانی
:: فرهنگ و هنر ::
قلم مقدس به‌دنبال معرفی اسوه برای نسل خبرنگاران است
:: حوادث ::
مرد تهرانی زن سابق خیانتکارش را کشت و خودکشی کرد

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار