|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
هموطن , شنبه 29 مرداد 1384 |
|
درشکهچیها اعلام کردند تا قاتل دستگیر نشود، کار نمیکنند |
| | |
| پس از بازگشت از قزوین، حادثه ناگوار دیگری در تهران اتفاق افتاد. | گزارش نظمیه تهران- سون بری دال رئیس اداره تامینات، ترجمه عبدالرضا بهادری-پس از بازگشت از قزوین، حادثه ناگوار دیگری در تهران اتفاق افتاد.
یک روز صبح وقتی که وارد اداره شدم، کارآگاهان داخل کریدور جمع شده و مشغول گفتوگو بودند. متوجه شدم که اتفاق تازهای روی داده و علت تجمع و گفتوگوی آنان را از مترجم خود عبدالله خان جویا شدم. وی اظهار داشت که صحبت در مورد قتل درشکهچی و اعتصاب همکاران است.
از وی پرسیدم: «کدام قاتل؟» عبدالله خان با تعجب از من پرسید: «مگر مطلع نیستید که دیشب یکی از درشکهچیان در نزدیکی شاه عبدالعظیم به قتل رسیده است و به همین دلیل سایر درشکهچیان (تقریبا 200 نفر) اعلام کردهاند تا زمانی که نظمیه قاتلین را شناسایی نکند دست از کار خواهند کشید.» وضع بسیار جالبی پیش آمده بود.
شب قبل هنگامی که یک ژاندارم که در ایستگاه ژاندارمری مستقر در شاه عبدالعظیم خدمت میکرد به دهکده دولتآباد میرفته متوجه یک درشکه بیسرنشین میشود و در بازرسی دقیقتر مشاهده میکند که هم داخل درشکه و هم در چند قدمی آن خون فراوانی ریخته شده است.
پس از مدتی جستوجو جسد سر بریده مردی را داخل یک گودال پیدا میکنند.
یک درشکهچی که از قبل با مقتول آشنایی داشت اطلاع داد که بعد از ظهر روز وقوع قتل درشکهچی را به همراه چند نفر دیگر در نزدیکی دروازه شاه عبدالعظیم دیده است. این شخص اطلاعات باارزش دیگری درباره نقص چشم یکی از همراه درشکهچی که توجه وی را به خود جلب کرده بود در اختیارمان گذاشت.
تلگرافهایی به ایالات مختلف ارسال شد و نتایج مثبتی به دست آمد و روز بعد تعدادی از افسران جزء ژاندارمری با لباس شخصی موفق شدند قاتلین را در قم دستگیر کنند، اما آنها چند روز قبل از دستگیری اسبها را فروخته بودند. قاتلین را بلافاصله با اسکورت چند ژاندارم به تهران فرستادند و به این ترتیب اعتصاب درشکهچیان به پایان رسید.
در تهران قاتلین را به طور کامل بازرسی کردیم، اما تنها مبلغی نا چیزبه همراه داشتند. از آنجا که این مبلغ با پولی که از فروش اسبها به دست آورده بودند تفاوت زیادی داشت، دقیقتر از آنها بازرسی کردیم و این بار باقیمانده پولها را که در زیر کفشهایشان جاسازی شده بود کشف کردیم. در بازجوییهای بعدی معلوم شد قاتلین برای دزیدن اسبها صندوق پول و سایر لوازم درشکهچی، نقشه قتل وی را از مدتها قبل کشیده بودند.
آنها برای عملی کردن نقشه خود از درشکهچی میخواهند آنان را به شاه عبدالعظیم برساند و وقتی که به نزدیکیهای ده دولتآباد میرسند از پشت سر،گردن وی را با یک چاقوی بزرگ و تیز به طرز وحشتناکی قطع میکنند و سر را داخل یک چاه میاندازند. به علاوه بدنش را نیز در گودالی پنهان میکنند. سپس اسبها را از درشکه باز کرده و به منزلشان در تهران میبرند. دهنه اسبها و... را در آنجا مخفی می کنند و از دروازه دیگر شهر خارج می شوند.
برای این که به مامورین گشت ژاندارمری برخورد نکنند، با فاصله گرفتن از جاده اصلی رهسپار قم میشوند، اما قبل از ورود به شهر، داخل جاده اصلی شده و اسبها را در قم میفروشند.
آنها قصد داشتند از قم به ده بروند، ولی خوشبختانه قبل از ترک قم به صورتی که شرح دادم بازداشت و به حبس ابد محکوم شدند.
| | | | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|