سه شنبه 9 ارديبهشت 1404

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی حوادث باور کنید قتل نادر عمدی نبود!

 
 

هموطن سلام , شنبه 12 شهريور 1384

باور کنید قتل نادر عمدی نبود!

 
 

عامل قتل جوان اهوازی که متهم است در یک نزاع بر سر پرداخت پول بنزین به قتل رسیده است، دیروز در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

عامل قتل جوان اهوازی که متهم است در یک نزاع بر سر پرداخت پول بنزین به قتل رسیده
 

" محمدرضا جوان 22 ساله در اولین تحقیقات گفت: من نادر را به قتل رساندم. من و نادر به اتفاق محمد و یکی از دوستانمان برای تفریح از اهواز به تهران آمدیم، قرار بود در این مدت به دنبال کار هم بگردیم و اگر شغلی پیدا نکردیم به شهرمان بازگردیم.... "

 
 
است، دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه دادگاه، رضوانفر نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و به تشریح ماجرا پرداخت. او گفت: سوم اردیبهشت ماه سال جاری به ماموران کلانتری راه‌آهن خبر دادند، پسر جوانی به نام نادر که در یک نزاع دچار جراحت شده بود، جان خود را در بیمارستان از دست داده است. ماموران بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کردند و بعد از حضور در بیمارستان با 2 جوان به نام‌های محمد و محمدرضا روبه‌رو شدند که نادر را به بیمارستان رسانده بودند، بنابراین 2 جوان برای تحقیقات بازداشت شدند.
محمدرضا جوان 22 ساله در اولین تحقیقات گفت: من نادر را به قتل رساندم. من و نادر به اتفاق محمد و یکی از دوستانمان برای تفریح از اهواز به تهران آمدیم، قرار بود در این مدت به دنبال کار هم بگردیم و اگر شغلی پیدا نکردیم به شهرمان بازگردیم، اما بعد از چند روز نفر چهارم از ما جدا شد و من، نادر و محمد ماندیم، کاری هم پیدا نکردیم، روز حادثه حدود ساعت 7:30 بعدازظهر بود که به پمپ بنزین رسیدیم. آنجا کمی بنزین زدیم و بعد نادر که بشدت عصبانی بود به من حمله کرد، من هم چاقو درآوردم و یک ضربه بر بدنش زدم، وقتی نادر غرق خود شد، او را به بیمارستان رساندم، اما او فوت کرد.
رضوانفر ادامه داد: با توجه به اعترافات صریح متهم، فیلم بازسازی صحنه و نظریه پزشکی قانونی، بزهکاری متهم برای دادسرا
 

" پدر نادر گفت: پسر من با محمدرضا هیچ دشمنی نداشت، او پسر آرامی بود و حقش نبود که اینطور کشته شود، به همین خاطر تقاضای صدور حکم قصاص را دارم، پسرم نامزد داشت و با کاری که محمدرضا کرد آن دختر جوان نیز سیاه بخت شد.... "

 
 
روشن شده و تقاضای صدور کیفر با توجه به تقاضای اولیای دم را دارم.
سپس پدر و مادر نادر به عنوان اولیای دم او در جایگاه قرار گرفتند و برای متهم تقاضای قصاص کردند. پدر نادر گفت: پسر من با محمدرضا هیچ دشمنی نداشت، او پسر آرامی بود و حقش نبود که اینطور کشته شود، به همین خاطر تقاضای صدور حکم قصاص را دارم، پسرم نامزد داشت و با کاری که محمدرضا کرد آن دختر جوان نیز سیاه بخت شد.
سپس به دستور قاضی عزیز محمدی، محمدرضا در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم، اما می‌پذیرم که نادر با ضربه چاقوی من کشته شد.
یک هفته بود که با ماشین نادر به تهران آمده بودیم تا تفریح کنیم. قرار بود اگر کاری پیدا کردیم در تهران بمانیم، اما بعد از یک هفته تصمیم گرفتیم به شهرمان برگردیم. در این مدت نادر و محمد مرتب با هم دعوا می‌کردند. روز حادثه آنها در پمپ بنزین یک دفعه با هم دست به یقه شدند، نادر می‌گفت، ماشین من به خاطر مسافرت خراب شده و باید هزینه تامین قطعه میل گاردون آن را بدهید. وقتی دیدم نادر و محمد دعوا می‌کنند برای این که آنها را جدا کنم، به نادر اعتراض کردم و از او خواستم به این دعوا پایان دهد، اما او به من هم حمله کرد، فحاشی‌هایش باعث شد کنترل خودم را از دست بدهم، نادر روی من چاقو کشید، من دور
 

" محمد گفت: محمدرضا دروغ می‌گوید. من در این دعوا نبودم، حتی زمانی که نادر و محمدرضا داشتند دعوا می‌کردند من آنها را تهدید کردم که هر دوی آنها را کتک خواهم زد، اما خون جلو چشمان محمدرضا را گرفته بود. ... "

 
 
ماشین می‌دویدم و او هم به دنبال من بود، در ماشین باز بود، چاقویی در داشبورد دیدم، آن را برداشتم که از خودم دفاع کنم. نادر 2 بار چاقویش را به طرف من پرت کرد. من چاقو را به صورت عمودی گرفته بودم. یک دفعه نادر غرق خون شد، باور کنید متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد و ضربه چاقو چه طور وارد شد، فقط دیدم نادر روی زمین افتاده است. او را به سرعت بلند کردم و به کمک محمد به بیمارستان بردیم. محمد به من گفت حرفی از او به میان نیاورم. او نیز در عوض کارهایم را پیگیری می‌کند و از خانواده نادر رضایت می‌گیرد.
در ادامه جلسه دادگاه، به دستور قاضی عزیز محمدی، محمد در جایگاه قرار گرفت تا به عنوان تنها شاهد ماجرا شهادت دهد. او گفت: محمدرضا دروغ می‌گوید. من در این دعوا نبودم، حتی زمانی که نادر و محمدرضا داشتند دعوا می‌کردند من آنها را تهدید کردم که هر دوی آنها را کتک خواهم زد، اما خون جلو چشمان محمدرضا را گرفته بود. جلویش ایستادم و گفتم اگر به رفتارش ادامه دهد با او برخورد می‌کنم، اما او چاقو را به طرف من گرفت و گفت، اگر کنار نروی تو را خواهم کشت. من هم ترسیدم و کنار رفتم، بعد در یک لحظه چاقو را وارد شکم نادر کرد.
بنابر این گزارش، پس از پایان دادگاه، قاضی عزیز محمدی و 4 قاضی مستشارش برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.

 
 

سر نخ قتل در دست زنی معروف به فری کماندو
اختلاف مالی باز هم به جنایت انجامید
حسین را عمدا نکشتم

 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
علت تلاطم بازار ارز در جریان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
دلیل نوعروس برای طلاق 6 ماه بعد از عقد چه بود؟
:: ورزش ::
سرمربی التعاون: از آمدن به ایران خوشحالم/ برای بازی برگشت لباس گرم بیاورید!
:: فرهنگ و هنر ::
کارگردان پایتخت: تنابنده هرچه قدر گرفته باز هم کم است
:: حوادث ::
محاکمه پزشک متخصص به جرم قتل بی‌رحانه برادر

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار