 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
هموطن , يكشنبه 22 آبان 1384 |
|
آن عهد وفا نکرد و رشوت بستد
|
| | |
 | احمدبن اسماعیل سامانی را وزیری بود ابوالحسن دهقان گفتند و مال معاملان را حوالت بدو بود. | «تاریخ طبرستان ابن اسفندیار»- احمدبن اسماعیل سامانی را وزیری بود ابوالحسن دهقان گفتند و مال معاملان را حوالت بدو بود. رشوتها گرفتی و خیانتها روا داشتی. روزی او را بخواند و گفت رشوت ستدن به ترک گوید و دست از خیانت باز دارد. او عهد کرد که بعد از این چنین کنم. احمد بن اسماعیل گفت اگر وفا در دل داری، دست بر سر من نه و سوگند بخور.
وزیر دست بر سر او نهاد و سوگند بخورد تا پادشاه را معلوم شد که آن عهد وفا نکرد و رشوت بسته. او را بخواند و گفت: روا چگونه شاید داشت که چنان سوگندی بشکستی و مروت باطل گردانی؟
هیچ جواب نداد و با خجالت و ملامت بیرون آمد و اندیشید که او هر آینه او را هلاک خواهد کرد. تدبیر حیلت باید ساخت و اگر تغافل کنم نیست شوم. چهار نفر غلام به دست آورد و هشت هزار دینار زر بدیشان داد هر یک را دو هزار و فرمود که پادشاه را به فتک بکشند.
قضا را آن شب فرصت یافتند. خادمی خصی و غلامی ترک با پادشاه خفته بودند هر سه را بکشتند و بیرون آمده براسبان نشسته بگریختند. بامداد چون پادشاه را کشته یافتند در این تفحص افتادند معلوم ایشان شد که چهار غلام بگریختند. از جوانب به طلب فرستادند به چهار فرسنگی بیافتند و گرفته آوردند. محمد بن عبدالله و حمویه و دیگر اکابر از غلام پرسیدند که شما را بدین دلیری کدام کس واداشت؟
گفتند ما را دهقان وزیر فرمود. آن چهار غلام را به شیران انداختند تا بخوردند. وزیر دهقان را هر روز صد درم سنگ، گوشت از اندام او میبریدند و بدو میدادند تا خورد. چندانکه در این عقوبت، جانش برآمد.
| | | | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|