 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
انگيزه مبهم زوج جوان براي قتل مرد صاحبخانه
|
| | |
 | زوج جوان در ابتدا خود را بي خبر از علت قتل صاحبخانه شان نشان مي دادند اما اظهارات ضد و نقيض اين دو ظن پليس را برانگيخت. |  پرونده مردي که مدعي است در پي تعرض صاحبخانه به همسرش، مرد مسن را به قتل رسانده براي برگزاري جلسه محاکمه به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد.
بعدازظهر روز 17 بهمن ماه سال گذشته هنگامي که کارآگاهان جنايي پليس آگاهي شهريار از کشف جسد مردي مسن در يک مکان عمومي مطلع شدند به سرعت به محل حادثه رفتند تا از چگونگي اين واقعه مطلع شوند.
آنان دريافتند مقتول مردي 76 ساله به نام قادر است که در همان مکان عمومي زندگي مي کرده است. پس از انتقال جسد مقتول به پزشکي قانوني، متخصصان خونريزي شديد ناشي از جراحات متعدد را علت اصلي مرگ قادر دانستند و اعلام کردند اين مرد مورد اصابت چندين ضربه شيء برنده و نوک تيز قرار گرفته است.کارآگاهان پس از پرس وجو از آشنايان قادر متوجه شدند اين مرد برخلاف تصور اوليه صاحب يک منزل مسکوني است اما آن را به يک زوج اجاره داده و خودش زندگي در آن مکان عمومي را انتخاب کرده است. از آنجا که احتمال داشت زن و شوهر مستاجر اطلاعات تازه يي از زندگي قادر داشته باشند بازپرس پرونده دستور بازداشت آن دو را صادر کرد.
هرچند زوج جوان در ابتدا خود را بي خبر از علت قتل صاحبخانه شان نشان مي دادند اما اظهارات ضد و نقيض اين دو ظن پليس را برانگيخت و کارآگاهان به اين يقين رسيدند که مرضيه و جواد از اسرار اين جنايت مطلع هستند.
با ادامه يافتن بازجويي ها از دو مظنون بالاخره مرضيه راز قتل مرد مسن را افشا کرد و شوهرش را قاتل ناميد. او گفت؛ چند روز قبل از قتل من براي پرداخت کرايه خانه به محل زندگي قادر رفتم. آن روز در محل کسي حضور نداشت و صاحبخانه مرا به بهانه صحبت بر سر اجاره بها به داخل کشاند و سپس به زور مورد تعرض قرار داد.زن جوان ادامه داد؛ پس از رهايي از دست قادر در حالي که بسيار آشفته و پريشان بودم به منزل بازگشتم و منتظر جواد ماندم.
به محض حضور او در خانه، حادثه را برايش تعريف کردم ولي به هيچ وجه فکر نمي کردم وي مرتکب قتل شود. هدف من از بازگو کردن حقايق صرفاً اين بود که تصور مي کردم شوهرم بايد بداند چه اتفاقي برايم افتاده تا بعدها شائبه خيانت پيش نيايد.مرضيه افزود؛ چند روزي سپري شد و جواد در تمام اين مدت بسيار عصبي شده بود. او کمتر با کسي صحبت مي کرد و شب ها نمي توانست بخوابد. بي قراري هاي شوهرم سبب شده بود تا خودم نيز که وضع روحي بدي داشتم به شدت با بحران مواجه شوم. روزهاي سياه زندگي ما آغاز شده بود و هيچ کدام نمي توانستيم راهي براي خروج از اين وضع اسفبار پيدا کنيم تا اينکه روز حادثه هنگامي که جواد به منزل آمد متوجه برافروختگي و اضطراب بيش از حد او شدم اما هرچه سوال کردم ابتدا جوابي نداد تا اينکه بالاخره گفت قادر را کشته است.بعد از اعترافات مرضيه، همسر وي که مي ديد چاره يي جز تشريح چگونگي قتل ندارد به کارآگاهان گفت؛ پس از آنکه متوجه شدم قادر با همسرم چه کرده است به صرافت افتادم از وي انتقام بگيرم به همين خاطر نقشه قتل صاحبخانه را طراحي کردم و روز حادثه او را با ضربات متعدد چاقو از پا در آوردم و سپس از وسايل مقتول 200 هزار تومان پول نقد و چند حلقه انگشتر سرقت و فرار کردم.وي افزود؛ من نمي خواستم ماجراي قتل را به مرضيه اطلاع بدهم اما آن روز بعد از اينکه در خانه لباس هايم را عوض کردم همسرم متوجه شد آستين پيراهنم خون آلود است.
به اين ترتيب دستم رو شد و مجبور شدم حقيقت را به او بگويم.پس از آنکه دو متهم روايت هاي خود را از قتل قادر بيان کردند، تحقيقات ادامه يافت و با توجه به اينکه برخلاف ادعاي مرضيه و جواد دليلي براي اثبات مهدورالدم بودن مقتول به دست نيامد، براي زوج جوان به اتهام قتل عمدي کيفرخواست صادر و اين پرونده ديروز به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد.
قضات دادگاه اکنون در صدد بررسي اين موضوع هستند که آيا جواد در بازجويي هاي اوليه حقيقت را بيان کرده يا اينکه با انگيزه سرقت دست به جنايت زده است. | | | | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|