 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
هموطن , چهارشنبه 20 مهر 1384 |
|
برای من چیزی بنویسید که مباهات کنم
|
| | |
 | روزی از جامی منشور نامهای طلبید و ابرام و مبالغه از حد گذرانید و به روح عزیزان سوگند داد که برای من چیزی نویسید که به آن در میان شاعران مفاخرت و مباهات کنم. | روزی مولانا زولی نزد جامی آمده بود و او قدری نادان و ساده لوح بود که الفاظ ناموزون بریکدیگر میبست و آن را نظم خیال میکرد و به قید کتابت در میآورد و همه جا میخواند و مردم میخندیدند. روزی از جامی منشور نامهای طلبید و ابرام و مبالغه از حد گذرانید و به روح عزیزان سوگند داد که برای من چیزی نویسید که به آن در میان شاعران مفاخرت و مباهات کنم.
جامی قلم و دوات و کاغذ طلبیده برای مراعات خاطره او نوشت که: خدمت مولانا زولی فقیران را به حضور خود مشرف ساخت و به خداندن اشعار دلپذیر خود بنواخت، پایه شعرش از آن بلندتر است که در تنگنای وزن گنجد یا کسی تواند که آن را به میزان طبع سنجد. خدا از او از من و از تمام کسانی که بدون قصه سخن میگویند بگذرد.
"لطایف الطوایف"
| | | | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|