 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
به هزار دینار وی را خرید
|
| | |
 | میمندی گفت اگر سلطان خواهد وی را کیفر سخت دهد فرماید وی را بفروشیم.
| "یغما"-روزی سلطان محمود نسبت به ایاز خشمگین شد، حسن میمنه را گفت از این پس با ایازم کاری نیست. باید او را از دربار بیرون کرد، یا آن که بند بر پایش نهاده به زندان افکند.
میمندی گفت اگر سلطان خواهد وی را کیفر سخت دهد فرماید وی را بفروشیم.
این سخن شاه را خوش آمد. به فرمود او را به بازار بردند که بفروشند خریداران از هر سو گرد او جمع شدند، عاقبت مردی به هزار دینار وی را خرید.
روزی چند برآمد. محمود پشیمان شد. تاب دوری نیاورد. به میمندی فرمود ایاز را باز آورد. وی ایاز را پیش سلطان برد. چشم سلطان چون به روی ایاز افتاد اشک از دیده روان ساخت و آنگاه خریدار ایاز را عتاب و خطاب فرمود و گفت ای پلید تویی که ایاز مرا خریدهای؟ چگونه جرات کردی همنشین پادشاه را خریدی؟ سزای تو آن بود که گردنت را به تیغ بیدریغ بزنند.
| | | | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|